امام جعفر صادق (ع)

– همشهری آنلاین:
ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت امام صادق(ع)، احیاگر آیین رسول گرامی اسلام و مذهب شیعه است که از این رو شیعه اثنی‌عشری خود را مفتخر به لقب مذهب جعفری می‌داند.

مشخصات حضرت
نام مبارک: جعفر
لقب‌ها: صادق- مصدق – محقق – کاشف الحقایق – فاضل – طاهر – قائم – منجی – صابر
کنیه: ابوعبدالله – ابواسماعیل – ابوموسی
نام پدر: حضرت امام محمد باقرع
نام مادر: فاطمه (ام فروه) دختر قاسم بن محمد بن ابی‌بکر
زمان تولد: هفدهم ربیع الاول سال ۸۳ هجری
محل تولد: مدینه منوره
عمر شریف: ۶۵ سال
مدت امامت: ۳۴ سال
زمان رحلت (شهادت): ۲۵ شوال سال ۱۴۸ هجری
قاتل: منصور دوانیقی بوسیله زهر
محل دفن: قبرستان بقیع
همسران معروف حضرت: حمیده دختر صاعد مغربی، فاطمه دختر حسین بن علی بن الحسین بن علی بن أبی‌طالب(علیهم السلام)
فرزندان پسر: موسی (علیه السلام) – اسماعیل – عبدالله – افطح – اسحاق – محمد – عباس – علی
فرزندان دختر: ام فروه – فاطمه – اسما
اصحاب معروف: ابان بن تغلب – اسحاق بن عمار- برید – صفوان بن مهران – ابوحمزه ثمالی – حریر بن عبدالله سجستانی زراره بن اعین شیبانی – عبدالله بن ابی یعفور-عمران بن عبدالله اشعری قمی.
روز زیارت ایشان: روزهای سه شنبه
رخسار حضرت: بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرشان امام باقر (علیه السلام) بود . جز آنکه کمی لاغرتر و بلند تر بودند.
مردی میانه بالا، سفید روی، پیچیده موی و پیوسته صورتشان چون آفتاب می‌درخشید. در جوانی موهای سرشان سیاه و در پیری سفیدی موی سرشان بر وقار و هیبتشان افزوده بود. بینی‌اش کشیده و وسط آن اندکی برآمده بود وبر گونه راستش خال سیاه رنگی داشت.
محاسن مبارک آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد کم پشت بود. دندانهایش درشت و سفید بود ومیان دو دندان پیشین آن گرامی فاصله وجود داشت. بسیار لبخند می‌زد و چون نام پیامبر برده می‌شد رنگ از رخسارش تغییر می‌کرد.

گوشه‌ای از حیات امام صادق(ع)
پدرش ۲۶ ساله بود که او زاده شد . دوازده تا ۱۵ سال بنابر اختلاف از عمر شریفش را درکنار جدش امام سجاد (علیه السلام) و نوزده سال را در کنار پدرش امام باقر (علیه السلام) گذراند.

پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) در خصوص انتخاب نام و لقب امام ششم فرموده است: وقتی که فرزندم جعفر متولد شد نام اورا صادق بگذارید زیرا فرزند پنجمش جعفراست وادعای امامت می کند و او در نظر خداوند جعفر کذاب است.

ابن بابویه و قطب راوندی روایت کرده اند : که از حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) پرسیدند که امام بعد از تو کیست ؟

فرمود : محمد باقر شکافنده علوم است . پرسیدند که : بعد از اوامام که خواهد بود ؟ گفت : جعفر که نام اونزد اهل آسمانها صادق است.امام ششم شیعیان و رئیس مذهب تشیع درسال ۱۱۴ هجری قمری در سن ۳۱ سالگی به امامت رسید و ردای ولایت بردوش گرفت.

دوران امامت آن امام ۳۴ سال بوده که با اواخر حکومت امویان واوایل حکومت عباسیان مصادف می باشد که حدود هجده سال آن ( ۱۳۲-۱۱۴ ) همزمان با حکومت امویان و شانزده سال آن ( ۱۴۸-۱۳۲ ه ) همزمان با حکومت عباسیان بود.

آن حضرت با پنج تن از خلفای بنی امیه – هشام بن عبدالملی ( ۱۲۵-۱۰۵ ه. ق ) ، ولید بن یزید بن عبدالملی ( ۱۲۶-۱۲۵ ه. ق ) ، یزید بن ولید بن عبدالملی ( ۱۲۶ ه. ق ) ، ابراهیم بن ولید (۱۲۶ ه. ق”( به مدت ۷۰ روز )) و مروان بن محمد ملقب به حمار ( ۱۳۲-۱۲۶ ه.ق ) و دو تن از خلفای بنی عباس ابوالعباس ( عبدالله بن محمد ) معروف به سفاح ( ۱۳۲- ۱۳۶ ( ۱۳۷ ) ه. ق ) و ابوجعفر معروف به منصور دوانیقی ( ۱۵۸-۱۳۶ ( ۱۳۷ ) ه. ق ) معاصر بود.

در یک دسته بندی، زندگانی امام جعفر صادق (علیه السلام) می توان به سه دسته کلی تقسیم نمود:

الف – زندگانی امام در دوره امام سجاد و امام باقر (علیهم السلام) که تقریبا نیمی از مر حضرت را به خود اختصاص می‌دهد. در این دوره ( ۸۳-۱۱۴) امام صادق (علیه السلام) از علم و تقوی و کمال و فضیلت آنان در حد کافی بهره مند شد.

ب – قسمت دوم زندگی امام جعفر صادق (علیه السلام) از سال ۱۱۴ هجری تا ۱۴۰ هجری می‌باشد. دراین دوره امام از فرصت مناسبی که بوجود آمده، استفاده نمود و مکتب جعفری را به تکامل رساند. در این مدت، ۴۰۰۰ دانشمند تحویل جامعه داد و علوم و فنون بسیاری را که جامعه آن روز تشنه آن بود، به جامعه اسلامی ارزانی داشت.

ج – هشت سال آخر امام (علیه السلام) قسمت سوم زندگی امام را تشکیل می‌دهد. در این دوره، امام بسیار تحت فشار و اختناق حکومت منصور عباسی قرار داشت. در این دوره امام دائما تحت نظر بود و مکتب جعفری عملاً تعطیل گردید.

عصر امام صادق(ع)
عصر امام صادق (علیه السلام) یکی از طوفانی‌ترین ادوارتاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاش‌ها و انقلاب‌های پیاپی گروه‌های مختلف، بویژه از طرف خونخواهان امام حسین (علیه السلام) رخ می‌داد، که انقلاب ابو سلمه در کوفه و ابومسلم در خراسان و ایران از مهم‌ترین آنها بوده است. و از دیگر سو عصر برخورد مکتب‌ها و اید‌ئولوژی‌ها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود که از برخورد امت اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج، به وجود آمده و در مسلمانان نیز شور و هیجانی برای فهمیدن و پژوهش پدید آورده بود.

عصری که کوچکترین کم کاری یا عدم بیداری و تحرک پاسدار راستین اسلام یعنی امام (علیه السلام)، موجب نابودی دین و پوسیدگی تعلیمات حیاتبخش اسلام، هم از درون و هم از بیرون می‌شد.

زمان امام صادق (علیه السلام)، زمان تزلزل حکومت بنی امیه و فزونی قدرت بنی عباس بود و این دوگروه مدتی درحال کشمکش و مبارزه با یکدیگر بودند.

از زمان هشام بن عبدالملی، تبلیغات و مبارزات سیاسی عباسیان آغاز گردید و در سال ۱۲۹ وارد مرحله مبارزه مسلحانه و عملیات نظامی گردید و سرانجام در سال ۱۳۲ به پیروزی رسید . بنی امیه در این مدت، گرفتار مشکلات سیاسی فراوانی بودند ، لذا فرصت فشار و اختناق نسبت به شیعیان را نداشتند.

عباسیان نیز چون از دستیابی به قدرت در پوشش شعار طرفداری از خاندان پیامبرو گرفتن انتقام خون آنان عمل می‌کردند، فشاری از طرف آنان مطرح نبود. از اینرو این دوران، دوران آرامش و آزادی نسبی امام صادق (علیه السلام) و شیعیان بود و آن حضرت از این فرصت استفاده کرده و تلاش فرهنگی وسیعی را آغاز کرد.

پیشوای ششم در چنین دورانی به فکر نجات افکار توده مسلمان ازالحاد وبدبینی وکفر و نیز مانع انحراف اصول و معارف اسلامی از مسیر راستین بود ، و از توجیهات غلط و وارونه دستورات دین که به وسیله خلفای وقت صورت می گرفت جلوگیری می کرد.

اینجا بود که امام (علیه السلام) دشواری فراوان در پیش ومسئولیت عظیم بر دوش داشت. امام صادق (علیه السلام) در ظلمت بحرانها و آشوبها دنیای شیعه را به فروغ تعالیم خویش روشنی بخشید و حقیقت اسلام را از آلایش انحرافات وگزند فریبکاران حفظ نمود.

او آن قدر فقه و دانش اهل بیت را گسترش داد و زمینه ترویج احکام و بسط کلام شیعی را فراهم ساختکه مذهب شیعه به نام او به عنوان مذهب جعفری شهرت یافت. آن اندازه که دانشمندان و راویان از دانش امام بهره مند برده و از ایشان حرف و حدیث نقل کرده اند از هیچ یک از دیگرائمه نقل نکرده‌اند.

لیکن طولی نکشید که بنی عباس پس از تحکیم پایه‌های حکومت و نفوذ خود، همان شیوه ستم و فشار بنی امیه را پیش گرفتند و حتی از آنان هم گوی سبقت را ربودند.

وضع به حدی ناگوار وشد که همگی یاران امام (علیه السلام) را در معرض خطر مرگ قرار می داد ، چنانچه زبده هایشان جزو لیست سیاه مرگ بودند.

امام صادق (علیه السلام) که همواره مبارزی نستوه و خستگی ناپذیر وانقلابی بنیادی درمیدان فکر و عمل بوده ، کاری که امام حسین (علیه السلام ) به صورت قیام خونین انجام داد ، وی قیام خود را درلباس تدریس وتأسیس مکتب وانسان سازی انجام داد و جهادی راستین کرد.

رحلت امام را به سبب مسمومیت دانسته‌اند. از ارتکاب این جنایت را که منصور درتوان خود نمی دید به جعفر بن سلیمان پسر عموی خویش و والی وقت مدینه محول کرد.

فرزند برومندش امام موسی بن جعفر (علیه السلام) او را دو جامه سفید مصری که درآن احرام می بست ودر پیراهنی مه می پوشید ودرعمامه ای که ازامام زین العابدین(علیه السلام ) به او رسیده بود ، کفن نمود و بر آن نماز خواند واو رادر بقیع در کنار قبر پدربزرگوارش سید الساجدین(علیه السلام) به خاک سپرد. سلام بر او از میلاد تا میعاد

شخصیت علمی امام صادق(ع)
در دوره امامت امام صادق (علیه السلام) مسلمانان بیش از پیش به علم و دانش روی آوردند و در بیشتر شهرهای قلمرو اسلام بویژه در مدینه، مکه، کوفه، بصره و … مجالس درس و مناظره های علمی دایر واز رونق خاصی برخوردار گردید.

در این زمان با استفاده از فرصت به دست آمده امام صادق (علیه السلام) توانست نهضت علمی فرهنگی پدرش امام باقر(علیه السلام) را ادامه داده و علوم و معارف اهل بیت را بیان کرده در همه جا منتشر کند.

سفرهای اجباری و اختیاری امام به عراق و به شهرهای حیره ، هاشمیه و کوفه و برخورد با اربابان دیگر مذاهب فقهی وکلامی نقش بسزایی در معرفی علوم اهل بیت و گسترش آن در جامعه داشت.

در این شهرها گروههای مختلف برای فراگیری دانش نزد آن حضرت می آمدند و از دریای دانش او بهره مند می بردند . برخورد وی با گروههای مختلف مردم سبب شد که آوازه شهرتش در دانش و بینش دینی ، علم و تقوی ، سخاوت و جود وکرم و …

در تمام قلمرو اسلام طنین انداز شود و مردم از هر سو برای استفاده از دانش بیکران وی رو سوی کنند. در این دوره علوم و فلسفه ایرانی ، هندی و یونانی به حوزه اسلامی راه یافت و بازار ترجمه علوم گوناگون از زبان‌های مختلف به زبان عربی گرم و پررونق گردید.

همچنین مکتب‌های کلامی و فرقه مذهبی و فقهی در این عصر پایه گذاری شد.

امام صادق (علیه السلام) با تمام جریان‌های فکری و عقیدتی آن روز برخورد کرده و موضوع اسلام و تشیع را در برابر آنها روشن ساخته و برتری بینش اسلام تشیعی را ثابت کرده است.

مناظرات امام صادق (علیه السلام) با اربابان دانش‌های گوناگون چون پزشکان، فقیهان، منجمان، متکلمان، صوفیان و… بویژه مناظرات وی با ابوحنیفه مشهور و در منابع شیعه و سنی ثبت است.

شاگردان امام باقر (علیه السلام) پس از درگذشت آن حضرت به گرد شمع وجود امام صادق(علیه السلام) حلقه زدند.

امام (علیه السلام) نیز با جذب شاگردان جدید به تأسیس یک نهضت عظیم فکری و فرهنگی و بالنده مبادرات ورزید، به گونه‌ای که طولی نکشید مسجد نبوی در مدینه منوره و مسجد کوفه در شهر کوفه به دانشگاهی عظیم تبدیل شد.

درگیری شدید بین بنی عباس و بنی امیه، آنان را آن چنان به خود مشغول کرده بود ، که فرصتی طلایی برای امام صادق (علیه السلام) و یارانش به دست آمد.

آن حضرت با استفاده از این فرصت به بازسازی و نوسازی فرهنگ ناب اسلام پرداخت و شیفتگان مکتب حق از اطراف و اکناف، از بصره، کوفه، واسط، یمن و نقاط مختلف حجاز به مرکز اسلام؛ یعنی مدینه، سرازیر شدند وچون پروانگی دلباخته به گرد شمع وجود امام صادق (علیه السلام) تجمع کردند.

امام صادق (علیه السلام) هر یک از شاگردان خود را رشته های که با ذوق و قریحه او سازگار بود، تشویق و تعلیم می نمود و در نتیجه، هر کدام از آنها در یک یا دو رشته از علوم مانند: حدیث، تفسیر، فقه و کلام، تخصص پیدا می کردند.

در دانشگاهی که امام بوجود آورده بود شاگردان بزرگ و برجسته ای همچون هشام بن حکم- محمد بن مسلم- ابان بن تغلب- هشام بن سالم – مومن الطاق – مفصل بن عمر – جابر بن حیان و… تربیت کرد که هر یک از آنها شخصیتهای بزرگ علمی و چهره های درخشانی بودند که خدمات شایانی انجام دادند.

به عنوان نمونه هشام بن حکم ۳۱ جلد کتاب و جابر بن حیان بیش از ۲۰۰ جلد در زمینه علوم گوناگون بخصوص رشته های عقلی طبیعی و شیمی کتاب نوشته است و به عنوان بدر علم شیمی مشهور است.

دانشمندان علم حدیث شمار کسانی را که مورد اعتماد بوده اند – راویان ثقه – و از آن حضرت نقل کرده اند تا چهار هزار نفر را نوشته اند.

شاگردان دانشگاه امام منحصر به شیعیان نبوده بلکه پیروان اهل تسنن نیز از مکتب آن حضرت برخوردار می شدند.

بزرگان اهل سنت چون مالی بن انس، ابوحنیفه، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، ابن جریح، روح ابن قاسم و … ریزه خوار خوان دانش بیکران او بودند. ابو حنیفه که دو سال شاگرد امام بود این دوره را پایه علوم و دانش خود معرفی کرده می‌گوید:
اگر آن دو سال نبود “نعمان” از بین رفته بود .

رویدادهای مهم دوران امام صادق(ع)
۱٫ شهادت امام باقر (علیه السلام)، پدر امام جعفر صادق (علیه السلام)، در سال ۱۱۴ هجری
۲٫ قیام زید بن علی (علیه السلام) ، عموی امام جعفر صادق (علیه السلام) بر ضد امویان و شهادت او در این واقعه، در سال ۱۲۱ هجری
۳٫ گسترش نهضت بنی هاشم ( علویان و عباسیان)، در سراسر قلمرو حکمرانی امویان.
۴٫ سرنگونی سلسله امویان و پیروزی عباسیان وتسخیر خلافت اسلامی توسط ابو العباس سفاح ، در سال ۱۳۳ هجری.
۵٫ قیام علویان بنی الحسن (علیه السلام) بر ضد عباسیان و سرکوب شدن آنان به دست منصور دوانیقی.
۶٫ بهره جویی امام صادق (علیه السلام) از فرصت به دست آمده از نبرد میان عباسیان و امویان، برای تشکیل حوزه علمی اسلامی و تربیت هزاران شاگرد در رشته‌های فقه، تفسیر و علوم قرآن، کلام، شیمی، تاریخ و غیره، در زمینه مشرفه.
۷٫ فراخوانی امام صادق (علیه السلام) از مدینه به بغداد، توسط سفاح عباسی و زیر نظر قرار گرفتن آن حضرت.
۸٫ فراخوانی مجدد امام صادق (علیه السلام) از مدینه به بغداد، توسط منصور دوانیقی و اذیت و آزار آن حضرت.
۹٫ وفات اسماعیل، پسر امام صادق (علیه السلام)، در سال ۱۴۲ هجری و اندوه فراوان آن حضرت در این مصیبت.
۱۰٫ رفتار نا مناسب عاملان منصور دوانیقی، در مدینه، با امام صادق (علیه السلام) و بسیاری از علویان.
۱۱٫ مبارزه علمی و فرهنگی امام صادق (علیه السلام) و یاران ایشان با مخالفان ، ملحدان و مدعیان دروغین.
۱۲٫ مسمومیت امام صادق (علیه السلام) و شهادت آن حضرت، در سال ۱۴۸ هجری ، به دستور منصور دوانیقی.
۱۳٫ به خاک سپاری پیکر مطهر امام صادق (علیه السلام)، در قبرستان بقیع، در کنار قبر پدر، جد و عمویشان، امام سجاد و امام حسن مجتبی (علیهم السلام)