قال رسول اللَّه (ص): لا تطلبوا العلم لتباهوا به العلماء و لا لتماروا به السّفهاء و لا لتراءوا به فی المجالس و لا لتصرفوا وجوه النّاس الیکم للتّرأس فمن فعل ذلک کان فی النّار

رسول اکرم (ص) فرموده است: علم را نخواهید براى فخر فروشى به دانشمندان و نه براى مجادله با بیسوادان و نه براى خودنمائى در مجالس و نه براى جلب توجّه مردم، بمنظور ریاست‏ طلبى و برتری جوئى. چه آن کس که هدفش از کسب دانش این چنین باشد قرارگاه او در آتش است.

 قال النبی(صلی الله و علیه و آله): سیاتی زمان علی امتی یفرون من العلما کما یفرالغنم من الذئب، ابتلاهم الله بثلاثه اشیاء: الاول: یرفع البرکه من اموالهم، والثانی: سلط الله علیهم سلطاناً جائرا، والثالث: یخرجون من الدنیا بلاایمان.

پیامبر اعظم(صلی الله و علیه و آله) فرمود: زمانی بر امت من خواهد آمد که مردم از علما گریزان شوند، همان طوری که گوسفند از گرگ گریزان است، خداوند چنین جامعه ای را به سه نوع عذاب مبتلا می کند:

۱-برکت و رحمت خود را از اموال ایشان برمی دارد ۲-حکمفرمایی ظالم و بی مروتی را بر آنها مسلط می گرداند ۳- هنگام مرگ و جان دادن، بی ایمان از این دنیا خواهند رفت.

مستدرک الوسایل، ج۱۱، ص۳۷۶

روزی از روزها که پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله از کوچه ای عبور می کرد، عده ای از مردم را دید که در آنجا جمع شده اند. حضرت از آنها پرسید: بر گِرد چه جمع شده اید؟
عرض کردند: دیوانه ‏اى است که اعمال جنون‏ آمیز و خنده‏آورش مردم را متوجه خود ساخته.

پیامبر آنها را به سوی خود فراخواند و فرمود:

او مریض است و دیوانه نیست. اما می‏خواهید دیوانه واقعى را به شما معرفى کنم؟
همه خاموش بودند و با تمام وجودشان گوش می دادند. عرض کردند: بفرمایید، اى رسول خدا! حضرت فرمود:
إنّ المَجنونَ حَقَّ المَجنونِ المُتَبَختِرُ فی مِشیَتِهِ، النّاظِرُ فی عِطفَیهِ، المُحَرِّکُ جَنبَیهِ بمَنکِبَیهِ، یَتَمَنّى علَى اللّهِ جَنَّتَهُ و هُو یَعصیهِ، الذی لا یُؤمَنُ شَرُّهُ و لا یُرجى خَیرُهُ فذلکَ المَجنونُ و هذا المُبتَلى. (الخصال، ص ۳۳۲)
دیوانه حقیقى کسى است که با تکبر و غرور راه می‏رود، متکبّرانه به دو طرف خود نگاه مى‏کند و پهلوهایش را با شانه هایش حرکت مى دهد. نافرمانى خدا مى کند و با این حال بهشت او را آرزو مى کند. کسى از شرّ او ایمن نیست و به خیرش امیدى نمى رود. پس دیوانه واقعى او است و این را که دیدید تنها یک بیمار است.

 کلمات درربار پیامبر بزرگ اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم

هر که با امت من مدارا کند، خدا با وى مدارا کند.

هر که عیادت مریضى کند، در کار بهشتى است.

هر که با ستمگرى راه رود، مجرم است (در صورتى که براى کمک کردن به ظلم او باشد، یا از کارمندان او محسوب شود).

هر که علم طلب کند، خدا رزقش را کفالت کند.

هر که علمش به وى سود ندهد، جهلش به او زیان رساند.

هر کس را عمل عقب راند، نسب جلو نبرد.

هر که از عمل نیک خرسند شود و از کار بد نگران، مؤمن است.

هر که از خدا بترسد، (به هنگام جوانى و نیرومندى) در طاعت بکوشد، و هر که کوشید به منزل برسد.

هر کس کرامت (و شرف) آخرت خواهد، زینت دنیا فرو نهد.

هر که دنیا را دوست دارد، به آخرت زیان رساند؛ و هر که دل به آخرت بندد به دنیا ضرر زند.

هر که قدرت خدا را سبک شمارد، خدا او را خوار کند؛ و هر که به قدرت خدا احترام کند، خدا وى را گرامى دارد.

هر کس کارى را دوست دارد،- خیر یا شر- مثل کسى است که انجام داده.

هر که به نام خدا به شما پناهنده شد، پناهش دهید؛ و هر که شما را به خدا قسم داد، و چیزى خواست، حاجتش را برآورید.

هر که احسانى به شما کرد، تلافى کنید؛ اگر نداشتید دعا کنید، به قدرى که بدانید جبران شده.

هر که چون صبح کند و خیال ظلم به کسى نداشته باشد، خداوند گناهانش را بیامرزد.

هر که سکوت کند، نجات یابد.(در جایى که حرف زدن بی ‏نتیجه باشد).

هر که براى خدا تواضع کند، خدا او را رفعت دهد، و هر که تکبر کند، خدا او را خوار کند.

هر که از خطاى دیگران بگذرد، خدا از گناهش بگذرد.

هر که دیگران را ببخشد، خدا او را عفو کند.

هر که خشم خود فرو نشاند، خدا او را اجر دهد.

هر کس در معاش اندازه ‏گیرى کند، خدا روزیش دهد، و هر کس تبذیر کند، خدا محرومش کند.

هر کس در راه دفاع از مالش کشته شود، شهید است (در صورتى که خود را براى مال دنیا عمدا بکشتن ندهد).

هر کس در راه دفاع از خانواده کشته شود، شهید است.

هر کس در راه دفاع از دین کشته شود، شهید است.

هر که را خدا خواسته باشد خیر دهد، دانش دینى به او عنایت فرماید.

هر که از آتش به ترسد، از شهوات خوددارى کند.

هر که در انتظار مرگ باشد، از لذتها چشم پوشد.

هر که به دنیا بی رغبت باشد، مصیبتها بر او آسان گردد.

هر که به زور و سرنیزه‏ ى غلامان خود عزت جوید، خدایش ذلیل گرداند.

هر که با ما غش و تقلب کند، از ما نیست.

هر که در امر دین ما بدعتى از خود بگذارد، مردود است.

هر که به آرامى کار کند به مقصود رسد، یا اینکه نزدیک شود، هر که عجله کند خطا کند، یا به خطا نزدیک شود.

هر کس خیر بکارد، رغبت و خوشى دور نماید، و هر کس شر بکارد، پشیمانى بدرود.

هر که بداند خدا عوض مى‏دهد، سخاوتمندانه ببخشد.

هر که می خواهد از همه گرامى‏تر باشد، از خدا بترسد.

هر که می ‏خواهد از همه بی ‏نیازتر باشد، به آنچه در دست خداست مطمئن‏ تر باشد، تا آنچه در دست خود است.

هر که به گناهى همت گمارد، سپس صرف نظر کند، حسنه‏ اى براى او بنویسند.

هر که سخنش بسیار باشد، لغزشش فراوان باشد؛ هر که لغزشش بسیار باشد، گناهش زیاد شود؛ و هر که گناهش زیاد شود، آتش براى او بهتر است.

هر که براى کم شکر نکند، براى زیاد هم شکر نمی ‏کند.

هر که به‏ مصیبت‏ زده ‏اى تسلیت دهد، همانند او اجر دارد.

هر که به خدا و روز جزا ایمان دارد، سخن خیر گوید یا ساکت نشیند.

هر که کافرى را مسلمان کند، بهشت بر او واجب است.

هر که یک غصه‏ ى دنیا از دل برادرش بردارد، خدا یک غصه‏ ى آخرت از دلش برگیرد.

هر که عیب برادرش را بپوشد، خدا در دنیا و آخرت عیوبش را به پوشاند، و مادامى که بنده ‏اى در یارى برادرش باشد، خدا یاور اوست.

هر که در طلب علمى رود و بیابد دو سهم اجر دارد، و هر که برود و نیابد یک سهم.

هر که علم را وسیله ‏ى شهرت قرار دهد، و گوش مردم را از آوازه‏ى علم خود پر کند، خدا در قیامت از فضیحت وى گوش مردم را پر کند، و حقیر و بی ‏مقدارش فرماید.

هر که را احسانى کردند، جبران نماید؛ اگر بتواند بازگو کند که همین شکر احسانست.

هر که را احسانى کردند و جز ستایش تلافى دیگرى نتوانست، شکرگزارى کرده، و اگر کتمان کرد، ناسپاسى نموده.

هر که امید از غیر خدا برگیرد، خدا تمام حوائج او را کفایت کند، و از راه بی ‏گمان روزیش دهد؛

و هر کس امید به دنیا بندد، خدا کارش را به دنیا واگذارد.

هر که به منظور ستایش مردم، معصیت خدا کند، همانا که چشم ستایش به آنها داشته نکوهشش کنند.

هر که براى رضاى خدا کارى کرد که موجب خشم مردم است، خدا از او راضى گردد، و مردم را هم از وى خشنود گرداند؛ و هر کس براى خشنودى مردم خلاف رضاى خدا

کند، خدا بر او خشم گیرد، و مردم را از او ناراضى کند.

هر که در دنیا کیفر گناه ببیند (در آخرت نبیند)، خدا عادل‏تر از آن است که بنده‏اى را دو بار کیفر دهد.

هر که در دنیا خدا گناهش را عفو کرد، و وى را رسوا نکرد، (در آخرت هم مورد عفو است) خدا کریم‏تر از آن است که از عفو خود بازگردد.

هر که تقوایى نداشته باشد که در خلوت او را از گناه منع کند، ذره‏اى از علمش در راه عبادت به کار نرفته.

هر که نماز را میان مردم نیکو گزارد، و در خلوت بد؛ به خدا اهانت کرده.

هر که نمازش از کارهاى زشت و ناپسند جلوگیرى نکند، جز دورى از خدا نیفزوده.

هر که براى کارى سوگند خورد، سپس کار بهترى پیش آمد، کفاره دهد؛ و کار بهتر را انجام دهد.

هر که بدون دعوت بر سر سفره‏اى حاضر شود، چنان است که به عنوان سرقت آمده و غارت برده.

هر که مهمان قومى شد، بدون اجازه‏ى آنان روزه‏ى مستحب نگیرد.

هر کس به بدعتگزارى اهانت کند، خدا روز وحشت بزرگ او را ایمن دارد

هر کس زمام یکى از کارهاى مسلمانان را بدست گیرد، و خدا درباره‏ى او خیر خواهد، معاون صالحى براى او بگمارد؛ که اگر (خدا را) فراموش کرد تذکرش دهد، و اگر متذکر بود کمکش کند.

هر کس در معاشرت به مردم ستم نکرد، و دروغ نگفت، و خلف وعده ننمود از کسانى است که در جوانمردیش کامل و

عدالتش ظاهر، و برادرى با او واجب و غیبتش حرام است.

هر کس عمدا دروغى بمن به بندد جایش دوزخ است.

محبت خدا بر آنکس که در غضب حلم کند، واجب است.

خدا رحمت کند آنرا که زبانش را اصلاح کند.

رحمت خدا بر افرادى از امت من که هنگام وضو، و بعد از غذا خلال کنند.

فقر در آستانه‏ى کفر است، و حسد چنان است که گویى تقدیر را دگرگون کند.

هر که مردم را شناخت گرفتار بلا شود، و هر که نشناخت آسوده زیست کند.

هر خوى در مؤمن ممکن است باشد مگر خیانت، و دروغ در امر دین.

(شما مردم) ساختمانها بنا می کنید که در آن ننشینید، و مالها می ‏اندوزید که آنرا نخورید، و به چیزهایى امید می ‏بندید که به آنها نرسید.

چه کسان که چاشتگاه زنده ‏اند و روز را به پایان نرسانند، و یا در انتظار فردا هستند و به آن نرسند.

عجب است از آن که دل به دنیا بسته، و مرگ در پى اوست.

عجب‏ دارم از آن که دهان را از خنده چاک می دهد، و نمی داند خدا از او راضى است یا نه.

اى عجب! کل العجب! از آنکه به زندگى جاودان عقیده‏ مند است، و براى این سراى سر تا پا فریب می ‏کوشد.

کار مؤمن عجیب است: بخدا سوگند! هیچ تقدیرى جز خیر، خدا درباره ‏ى او نکند.

قیامت نزدیک شده و مردم جز حرص به دنیا نیفزوده ‏اند،

شما خار را در چشم برادرتان می ‏بینید، و شاخه را در چشم خود نمی ‏بینید!

این خیانتى بزرگ است که سخنى براى برادرت بگویى، او ترا تصدیق کند و تو دروغگو باشى.

خوشا به حال آن که اشتغال به عیوب خود از عیوب دیگران بازش دارد، و مالى که بدست آورده در غیر گناه صرف کند، با اهل فقه و حکمت درآمیزد، و از اهل ذلت و گناه کناره گیرد.

خوشا به حال آن که به علمش عمل کند.

خوشا به حال آنکه به اسلام هدایت یابد، رزقى به حد کفاف داشته باشد و قناعت ورزد.

یک صفت در هر که باشد دنیا و آخرت مطیع فرمان او شود، و در بهشت جاوید سعادت تقرب به حق یابد؛ گفتند: یا رسول اللّه‏

چه صفتى است؟ فرمود: تقوا، هر که خواهد از همه عزیزتر باشد از خدا بپرهیزد، سپس حضرت این آیه را خواند: «هر که از خدا بترسد خدا براى او راهى بگشاید و از راه بی گمان روزیش دهد».

سر جمع خیرات، ترس خداست.

کشتى را تجدید کنید که دریا ژرف است، نیرو را تجدید کنید که راه دور است.

با هواى نفس بجنگید تا بر خود مسلط شوید!

بر سر شهوات با نفس بجنگید، تا حکمت قلبتان را فرا گیرد،

خشکى چشم، اثر سختى قلب است.

نشستن با عائله از اعتکاف در این مسجد من نزد خدا محبوب‏تر است (جائیکه با الفت و انس آنها را خوشدل کند و با اخلاق و ادب نیکو، تربیت دهد).

خداوند اخلاق پاک را وسیله‏ ى پیوند خود قرار داده، این (فضیلت) براى شما بس که به یک خوبى که متصل به خداست تمسک جویید.

و این شر براى او بس که برادرش را تحقیر کند.

پرهیزگارى، بر هر دلى که شیفته شهوات باشد امکان ندارد.

از دروغگویى همین بس که هر چه شنیدى نقل کنى.

احترام عالمى که به علمش عمل کند، چون احترام شهدا و صدیقین است.

هدیه فرستید تا دوستى فزون گردد و نگرانیها رفع شود.

از هوش مؤمن حذر کنید، که به نور خدایى می نگرد.

فرزندانتان را احترام کنید و نیکو تربیتشان کنید.

سخن نیک گویید تا غنیمت برید، و از گفتار بد بپرهیزید تا سالم بمانید.

از آتش جهنم اجتناب کنید، هر چند به تصدق نصف خرما.

با صدقه، بیماران را علاج کنید.

دعا را سپر بلا کنید.

به هنگام نرمى دل دعا را غنیمت شمارید، که رقت قلب رحمت است.

در دوران زندگى به دنبال خیر باشید و در معرض نسیم رحمت خدا درآیید، که خدا نسیم هاى رحمتى دارد که بر هر کس خواهد می ‏وزد.

در کارها از کتمان کمک گیرید،

مقاصد خود را آشکار نکنید تا بتوانید عملى کنید.

غذاى خود را به پرهیزگاران و مؤمنان خیرمند به خورانید.

حق مرا در رعایت خاندانم حفظ کنید.

بدانید، بیناترین چشم آنست که در راه خیر باز شود

بدانید، شنواترین گوش آن است که براى بیدارى دل سخن فرا گیرد

بدانید، مصرف کردن اموال در راه باطل اسراف تبذیر است

بدانید، قناعت و تسلط بر شهوت، بزرگترین پاکدامنى و تقواست

بدانید، دنیا منزلى است که جز با زهد و پارسایى نمی ‏توان از آفاتش سالم ماند، و هر چه طعمۀ آن شود از آن نجات نیابد

بدانید، وجود شما، بهایى جز بهشت ندارد، مبادا به غیر از آن خود را بفروشید

بدانید، تقوا مرکب راهوارى است، پرهیزگاران بر آن سوار شده و مهارش را به دست گرفته ‏اند، و آنان را به مقصد بهشت می ‏رساند

بدانید، گناه مرکب چموشى است، گنهکاران بر گردۀ آن نشسته ‏اند، اگر مهارش گسیخته شود راکب را به پرتگاه دوزخ می افکند

بدانید، امروز وقت آمادگى است، فردا مسابقه است، مسابقه بر سر بهشت است، و سرانجام باختگان دوزخ

بدانید، تهیدستى بلا است، و بدتر از تهیدستى رنجورى جسم است، و بدتر از مریضى، بیمارى قلب است

بدانید، مال فراوان از نعمتهاى خداست، بهتر از مال سلامت بدن است، و بهتر از سلامت، تقواى قلب است

بدانید، هر که بی اندیشۀ عاقبت در هر کار پا نهد، باید منتظر حوادث ناگهانى باشد

مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود

هر که شکر مردم نکند، شکر خدا نکرده

قضا را جز دعا، چیزى برنگرداند

عمر را جز احسان، چیزى دراز نکند

بردبار نیست، مگر کسى که عبرت گیرد

فقرى سخت ‏تر از نادانى نیست

مالى سودمندتر از عقل نیست

هیچ همکارى از مشورت مناسب‏تر نیست

هیچ عقلى چون تدبیر نیست

هیچ حسب و نسبى چون خوى خوش نیست

هیچ پرهیزگارى چون خوددارى از گناه نیست

هیچ عبادتى چون فکر نیست

هیچ ایمانى چون حیا و صبر نیست

غصه ‏اى جز غم دین نیست

بنده‏اى که قرآن خواند فقر نبیند

احتیاط از تقدیر جلو نمی گیرد

مؤمن غافلگیر نمی کند

مؤمن نباید خود را خوار کند

آدم دو رو نزد خدا امین نیست

خدا دنیا را به نیت آخرت می ‏دهد، اما آخرت را به نیت دنیا نمی دهد.

خدا حیا می کند دستى را که به جانب او برداشته‏ اند خالى برگرداند.

خداوند زمین را براى من سجده‏گاه و پاک کننده قرار داده است.

خداوند زمین را بمن نمود بطورى که مشرق و مغرب آنرا دیدم، و بر هر جا دیده ‏ام رسیده امتم حکومت خواهند کرد.

خدا امت مرا به خاطرات نفسانى مؤاخذه نمی کند، مگر اینکه به زبان آید یا جامه ‏ى عمل پوشد.

خدا از سر عدالت و دادگرى راحت و گشایش را در پرتو یقین و رضا (ى به تقدیر) قرار داده، و غم و غصه را در شک و نارضایتى نهاده است.

خدا تا گفتار کسى را نپسندد عملش را نمى‏پذیرد.

خدا هر وقت براى ملتى خیر خواهد امتحانشان کند (تا آزموده و ورزیده شوند، و بتوانند از حقوق خود دفاع کنند).

بدترین عذابها در قیامت براى عالم بی عمل است.

بدترین مردم در قیامت به پیشگاه خدا کسى است که مردم از زبانش بترسند.

یکى از بدترین مردم در قیامت بنده‏اى است که آخرت خود به دنیاى دیگر فروخته است.

بدبخت‏ترین مردم کسى است که در دنیا فقیر و در آخرت معذب باشد.

از اسباب آمرزش، خشنود کردن برادر مؤمن است.

از جمله اسباب آمرزش، سلام کردن و خوش زبانى است.

خدا شما را جانشین گذشتگان کرده تا به بیند چه می کنید.

از آداب اسلامى این است که صاحب خانه، مهمان را تا دم در بدرقه کند.

روح القدس به قلب من الهام کرد که: هیچکس تا همه‏ ى رزق خود را نخورد نمیرد، پس از خدا بترسید و در تحصیل روزى نیکرفتار باشید.

اشتغال مطلوب من در نماز است.

نمازگزار، درب خانه سلطان جهان را مى‏کوبد. و هر کس به کوبیدن ادامه دهد، امید است در را به رویش بگشایند.

خدا به من دستور داده که: گفتارم ذکر، و سکوتم فکر، و نگاهم عبرت باشد.

من رحمتى هستم که خدا به بندگان اهداء کرده.

شفاى نادانى، پرسش است.

قدر اهل فضل را فضیلتمندان شناسند.

من مبعوث شده‏ام که اخلاق نیک را تکمیل کنم.

من براى امتم از پیشوایان (و زمامداران) گمراه کننده بیمناکم.

کارها وابسته به نیت و سرانجام است.

از دنیا جز بلا و فتنه چیزى نمانده است.

این دلها- مانند آهن- زنگ میزند؛ پرسیدند: وسیله جلاى دل چیست؟ فرمود: یاد مرگ و قرائت قرآن.

کار بهشت چون بالا رفتن از تپه (سخت و سنگین) است، کار دوزخ یا به روایتى کار دنیا- آسان و لذتبخش است.

شنیدن مثل دیدن نیست.

ریشه ‏اى که بوسیله‏ ى ظلم در زمینى جا گرفته، ایجاد حق نمی ‏کند.

خوى مؤمن چاپلوسى نیست.

پس از مرگ عذرپذیرى نیست.

آن که خدا به وى وسعت دهد و او بر عائله ‏اش تنگ گیرد از ما نیست.

هر که به دیگران شبیه شود (یعنى در اخلاق و اعمال نامشروع شبیه کفار گردد) از ما نیست.

هر که قرآن را به صورت غنا بخواند از ما نیست.

هر که بزرگ را محترم نشمارد، و بر کوچک ترحم ننماید، و امر بمعروف و نهى از منکر نکند؛ از ما نیست.

هر کس به منظور اصلاح بین دو نفر سخن خیرى گوید، یا نقل کند دروغگو نیست (هر چند خلاف واقع گوید).

توانگرى به ثروت زیاد نیست، به بی ‏نیازى قلب است.

هیچ چیز نزد خدا از دعا گرامی تر و ارجمندتر نیست.

کیفر هیچ گناهى چون ظلم زودرس نیست.

تو از مال بهره ندارى جز آنچه بخورى و نابود کنى، یا بپوشى و کهنه کنى، یا تصدق دهى و پیش فرستى.

بسا نماز شب‏ گزار که جز بی خوابى بهره‏ اى ندارد، بسا روزه‏دارى که جز گرسنگى و تشنگى سودى نمی ‏برد.

منابع:
نام کتاب: نصایح (سخنان چهارده معصوم (علیهم السلام))