معرفی کتاب حزب الله چه کسانی هستند؟

 

دانلود صفحات pdf اولیه کتاب جهت نمونه کتاب حزب الله

حزب الله

 

نمونه ای از متن کتاب :

زندگی دنیا سرشار از فراز و نشیب هایی است که هر کدام از آنها صحنه امتحانات الهی است .

امتحان صحنه سنجش ارزش ها می باشد که به خودی خود موجب رشد و سازندگی است. و دنیا با تمام زینت ها و زیورهایش مقاطع حسّاس آزمون الهی است تا مشخّص شود چه کسی فریب زینت ها را خورده و به دنبال سراب بازی ها و آرزوهای پوچ رهسپار شده و چه کسی تشنه معرفت و تقرّب الهی است .

إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَهً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا[۱]

البته ما آنچه را که بر روى زمین است زینت و آرایش آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدام یک از آنان در عمل نیکوترند

انسان دانا در صورتی که در آزمونی ناموفق شود توبه نموده و تصمیم قاطع بر جبران می گیرد و در صورت موفقیت ، با شکر خدا آن سعادت را حفظ کرده و سعی در تعالی بیشتر می نماید.

به هر اندازه که آدمی رشد و ترقّی نماید امتحان او سخت تر شده و در نهایت پاداش موفقیّت او نیز عظیم تر خواهد بود. لذا انسان مؤمن در زندگی دنیوی بیشتر در معرض امتحان قرار گرفته و با هر پلّه ای که صعود می کند امتحان او دشوارتر می شود.

تعجّب نیست اگر افرادی که در غفلت فرو رفته اند و سپاس پروردگار را به جا نمی آورند بلا و مصیبت های ظاهریشان در دنیا کمتر باشد زیرا آنها در پلّه اوّل انسانیّت در جا زده و از مقام انسانی به حیوانی و بلکه پست تر سقوط نموده اند و در نهایت دچار سنّت استدراج گردیده اند.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَهٍ لِیُنْسِیَهُ الِاسْتِغْفَارَ وَ یَتَمَادَى بِهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ‏ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِی.[۲]

امام صادق علیه السّلام فرمود:

خداوند متعال هر گاه براى بنده ‏اى بدى بخواهد، و او گناهى کند به دنبال آن نعمتى به او مى‏دهد تا استغفار را از یادش ببرد، و او در همان حال مى‏ ماند، و این است سخن خداى عزّ و جلّ که: (به تدریج آنها را از راهى که نمى ‏دانند غافلگیر مى ‏کنیم، یعنى به) وسیله نعمت دادن هنگام گناه کردن.[۳]

در مقابل انسان مؤمن که رو به سوی خدای متعال کرده و با عمل صالح و عبادات خالصانه به سوی او سلوک می نماید به موازات رشد و تعالی روحانی با سختی ها و دشواری های بیشتری روبرو می شود که با پیروزی در هر مرحله به مقامی والاتر صعود می نماید و با حفظ آن مقامات تا آخرین نفس ، نهایتا پاداش عظیم پروردگار برای او متجلّی گشته و از خوان رحمت الهی مستفیض می شود.

عَنْهُ قَالَ: لَوْ یَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ فِی الْمَصَائِبِ مِنَ الْأَجْرِ لَتَمَنَّی أَنْ یُقْرَضَ بالمقارض [بِالْمَقَارِیضِ‏].[۴]

امام صادق علیه السّلام فرمود:

 اگر مؤمن مى ‏دانست که چه پاداشى در مقابل صبر بر مصیبت ها نصیبش مى ‏شود، همواره آرزو مى‏ کرد که با قیچى بدنش تکه تکه شود.[۵]

تمامی امور عالم تحت نظر حکیمانه خداوند متعال است و لذا مؤمن با وجود همه مصیبت هایی که با آن ها دست و پنجه نرم می نماید شکر خدا را فراموش نکرده و مسلّما خداوند اجری گسترده و عزّت دهنده را برای او ذخیره می کند که سختی ها در برابر آن ناچیز خواهد بود.

عَنْهُ قَالَ: بَیْنَا مُوسَى صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَمْشِی عَلَى سَاحِلِ الْبَحْرِ- إِذْ جَاءَ صَیَّادٌ فَخَرَّ لِلشَّمْسِ سَاجِداً وَ تَکَلَّمَ بِالشِّرْکِ ثُمَّ أَلْقَى شَبَکَتَهُ فَأَخْرَجَهَا مَمْلُوَّهً ثُمَّ عَادَ فَأَخْرَجَ مِثْلَ ذَلِکَ حَتَّى اکْتَفَى ثُمَّ مَضَى فَجَاءَ آخَرُ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ قَامَ‏ فَصَلَّى وَ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ ثُمَّ أَلْقَى شَبَکَتَهُ فَلَمْ یَخْرُجْ لَهُ شَیْ‏ءٌ ثُمَّ أَعَادَ فَخَرَجَتْ إِلَیْهِ سَمَکَهٌ صَغِیرَهٌ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ انْصَرَفَ فَقَالَ مُوسَى یَا رَبِّ جَاءَ عَبْدُکَ الْکَافِرُ فَأَلْقَى شَبَکَتَهُ ثَلَاثاً فَخَرَجَتْ لَهُ مَمْلُوَّهً ثُمَّ جَاءَ عَبْدُکَ الْمُؤْمِنُ فَتَوَضَّأَ فَأَسْبَغَ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلَّى وَ حَمِدَکَ وَ دَعَاکَ ثُمَّ أَلْقَى شَبَکَتَهُ ثَلَاثاً فَخَرَجَتْ لَهُ سَمَکَهٌ صَغِیرَهٌ فَحَمِدَکَ وَ انْصَرَفَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ یَا مُوسَى انْظُرْ عَنْ یَمِینِکَ فَنَظَرَ مُوسَى فَکُشِفَ لَهُ الْغِطَاءُ عَمَّا أَعَدَّ اللَّهُ لِعَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ ثُمَّ قِیلَ یَا مُوسَى انْظُرْ عَنْ یَسَارِکَ فَنَظَرَ فَکُشِفَ لَهُ الْغِطَاءُ عَمَّا أَعَدَّ اللَّهُ لِعَبْدِهِ الْکَافِرِ ثُمَّ قَالَ یَا مُوسَى مَا ضَرَّ هَذَا مَا صَنَعْتُ بِهِ وَ مَا نَفَعَ هَذَا مَا أَعْطَیْتُهُ فَقَالَ مُوسَى یَا رَبِّ حَقٌّ لِمَنْ عَرَفَکَ أَنْ یَرْضَى بِمَا صَنَعْتَ.[۶]

امام صادق علیه السّلام فرمود:

روزى موسى (صلوات اللَّه علیه) در کنار دریا قدم مى‏ زد، ناگهان صیّادى آمد و جلوى خورشید سجده کرد و کلمات شرک آمیز به زبان آورد، سپس دام خود را به دریا انداخت و آن را پر از ماهى بیرون کشید، دوباره برگشت و مثل دفعه اول مقدار زیادى ماهى صید کرد و رفت.

بعد شخص دیگرى آمد، وضو گرفت و به نماز ایستاد، و حمد و ستایش خداوند را بجا آورد، سپس دام خود را به دریا انداخت، ولى چیزى به دامش نیافتاد، بار دیگر دام را در آب افکند و فقط یک ماهى کوچک صید کرد، خداوند را سپاس گفت و رفت.

در این هنگام موسى گفت: پروردگارا! بنده کافرت آمد و دامش را سه مرتبه انداخت و لبریز از ماهى بیرون آورد، سپس بنده مؤمنت وضوى کاملى گرفت و نماز خواند و سپاس تو را گفت و تو را خواند، و دامش را سه مرتبه به آب انداخت و فقط یک ماهى کوچک صید کرد و تو را ستایش کرد و رفت! خداوند به موسى وحى فرمود: به طرف راستت بنگر، موسى نگاه کرد از جلوى دیدگانش حجاب بر طرف شد و جایگاهى را که خدا براى بنده مؤمنش آماده کرده بود مشاهده نمود، سپس گفته شد: اى موسى! به طرف چپت نگاه کن، چون نگاه کرد پرده حجاب کنار رفت و جایگاه کافر را که خدا برایش مهیّا نموده بود مشاهده کرد، سپس فرمود: اى موسى! آنچه را نسبت به مؤمن انجام دادم ضررى برایش نداشت، و آنچه را نسبت به کافر نمودم سودى نرساندش، در این هنگام موسى گفت: پروردگارا! سزاوار است هر که تو را شناخت به کردارت راضى باشد.[۷]

بلا و گرفتاری های دنیوی مقام صبر را اقتضا دارد و hezbollahchekasanihastandلذا آن کس که با چشم بصیرت به آنها می نگرد بر همه آن مشکلات و مصیبت ها صبر نموده و شکر و سپاسگزاری پروردگار را به جای می آورد.

عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ‏ لَنْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ حَتَّى تَکُونُوا مُؤْتَمَنِینَ وَ حَتَّى تَعُدُّوا الْبَلَاءَ نِعْمَهً وَ الرَّخَاءَ مُصِیبَهً وَ ذَلِکَ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى الْبَلَاءِ أَفْضَلُ مِنَ الْعَافِیَهِ عِنْدَ الرَّخَاءِ.[۸]

امام کاظم علیه السّلام فرمود:

شما هرگز مؤمن نخواهید بود مگر اینکه مورد اعتماد مردم باشید، و بلا را نعمت بدانید، و وسعت را مصیبت شمارید، زیرا صبر بر بلا از آسایش هنگام وسعت بهتر است.[۹]

البته صبر نیز مقامی است که دارای درجات است و چه بسا کسی صبر می کند ولی صبر او ناشی از ناچاری است ولی نزد هرکس که می نشید از مشکلات خویش شکایت کرده و دائم از دست دنیا و روزگار ناله و فغان سر می دهد. امّا آنان که با همه مشکلات خالصانه به حمد و سپاس الهی  در خلوت و جلوت مشغولند و هیچ گاه لب به بیان مصیبت ها باز نمی نمایند مسلّما در درگاه خداوند پاداشی بس عظیم و جایگاهی رفیع خواهند داشت.

عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع مَا الصَّبْرُ الْجَمِیلُ فَقَالَ ذَاکَ الصَّبْرُ الَّذِی لَیْسَ فِیهِ شَکْوَى إِلَى أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ بَعَثَ یَعْقُوبَ إِلَى رَاهِبٍ مِنَ الرُّهْبَانِ عَابِدٍ مِنَ الْعُبَّادِ فِی حَاجَهٍ فَلَمَّا رَآهُ الرَّاهِبُ حَسِبَهُ إِبْرَاهِیمَ فَوَثَبَ إِلَیْهِ فَاعْتَنَقَهُ ثُمَّ قَالَ مَرْحَباً بِخَلِیلِ الرَّحْمَنِ قَالَ لَا وَ لکن [لَکِنِّى‏] یَعْقُوبُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ فَقَالَ لَهُ الرَّاهِبُ فَمَا بَلَغَ بِکَ‏ مَا أَرَى بِکَ الْکِبَرُ فَقَالَ الْهَمُّ وَ الْحَزَنُ وَ السُّقْمُ فَمَا جَاوَزَ عَتَبَهَ الْبَابِ حَتَّى أَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ یَا یَعْقُوبُ تَشْکُونِی إِلَى عَبْدِی فَخَرَّ سَاجِداً عِنْدَ الْبَابِ- فَقَالَ یَا رَبِّ لَا أَعُودُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَکَ فَلَا تَعُدْ لِمِثْلِهَا- فَمَا شَکَا مِمَّا أَصَابَهُ مِنْ نَوَائِبِ الدُّنْیَا إِلَّا أَنَّهُ قَالَ یَوْماً إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ‏.[۱۰]

جابر گوید: به امام باقر علیه السّلام عرض کردم: صبر جمیل چیست؟ فرمود:

 صبرى است که در کنارش شکایتى نزد مردم نبرد، ابراهیم علیه السّلام حضرت یعقوب را براى حاجتى نزد راهبى از راهبان و عابدى از عابدان فرستاد، چون راهب یعقوب را دید گمان کرد او ابراهیم است، به طرف او خیزش نمود و او را در آغوش گرفت، سپس گفت: اى دوست خدا! خوش آمدى.

یعقوب گفت: من یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم هستم، راهب گفت: پس چرا این قدر سالخورده شده‏ اى؟ فرمود: غم و اندوه و بیمارى چنینم نموده، هنوز از آستانه در خارج نشده بود که خداوند به او وحى فرمود: اى یعقوب! شکایت مرا نزد بنده‏ام نمودى؟ در اینجا حضرت کنار در به سجده افتاد، و گفت: خدایا! دیگر تکرار نخواهم کرد، خداوند به او وحى فرمود: من تو را آمرزیدم، دیگر مثل این سخن را نگو، پس از آن دیگر یعقوب از هیچ مصیبتى شکایت ننمود، فقط یک روز گفت: من از غم و اندوه فقط به خدا شکایت مى ‏برم، و من از خدا چیزى مى‏ دانم که شما نمى ‏دانید.[۱۱]

اولیاء الهی به مقتضای جایگاهی که دارند در دنیا دچار سخت ترین و دشوارترین مشکلات می شوند که برای احدی از سایر بندگان وارد نشده است.

هرکه در این بزم مقرّب تر است          جام بلا بیشترش می دهند

در میان بشریّت رسول گرامی اسلام(ص) و اهل بیت ایشان(ع) سخت ترین مصیبت ها را تحمّل نمودند که البته جایگاه این خاندان گرامی ، از جمیع خلایق برتر و والاتر است و یک نمونه زیبای صبر را می توان صبر و ایستادگی حضرت زینب کبری(س) در مصیبت بزرگ و جانسوز سرور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بر شمرد که هیچ مصیبتی در عالم امکان بالاتر از این مصیبت بر احدی وارد نشده است  .

مِنْ کِتَابِ رَوْضَهِ الْوَاعِظِینَ قَالَ النَّبِیُّ ص‏ إِنَّ اللَّهَ لَیَکْتُبُ الدَّرَجَهَ الْعَالِیَهَ فِی الْجَنَّهِ فَلَا یَبْلُغُهَا عَبْدُهُ فَلَا یَزَالُ یَتَعَهَّدُ بِالْبَلَاءِ حَتَّى یَبْلُغَهَا- وَ إِذَا أُصِبْتُمْ بِمُصِیبَهٍ فَاذْکُرُوا مُصِیبَتِی فَإِنَّهَا أَعْظَمُ الْمَصَائِبِ.[۱۲]

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود:

 بزرگترین پاداش همراه بزرگترین گرفتارى است، هر گاه خداوند قومى را دوست بدارد گرفتار بلا سازد، هر که راضى بود خدا از او راضى شود، و هر که ناراحت شد خدا از وى ناراحت گردد.[۱۳]

خداوند بزرگ که به اسباب رشد و ترقّی انسان ها از همه آگاه تر است  برای غلبه  بر مشکلات و مصیبت ها به نماز و صبر فرمان می دهد.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَهِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ[۱۴]

اى کسانى که ایمان آورده‏اید از صبر و نماز کمک بجویید، که همانا خداوند با صابران است

 بنابراین انسان مؤمن با بندگی خدای متعال و صبر و تحمل هرگونه سختی در راه رضای او، خویش را رشد داده و بر کمالات خویش می افزاید.

چه بسیار بیماری ها و مصیبت ها که اگر چه در ظاهر ناخوش و موجب رنجش است لکن آدمی را از غرور و غفلت رهایی بخشیده و موجب آن می شود که انسان با احساس نیازی که به سوی خداوند می نماید به عبادت او مشغول گشته و با خودداری از گناهان ، خویش را به وادی صالحان وارد نماید و این چنین است که مصیبت ها موجبات سعادت و آسایش حقیقی را فراهم می آورد.

بنده با ایمان مصیبت های دنیا را زود گذر و رضای پروردگار را جاودانه می بیند و لذا با هر گرفتاری ، بر بندگی خویش افزوده و از طریق صبر به خودسازی پرداخته وظرفیّت خویش را بالا می برد.

امّت حزب الله با محبّتی که به معصومین(ع) دارند با پیروی از آن بزرگواران جمیع مصیبت ها را برای کسب رضای الهی به جان می خرند و اگر در این راه به خون خویش غوطه ور گردند همچنان عشق الهی را در سینه خود فروزان نگاه می دارند.

بخشی از کتاب : حزب الله چه کسانی هستند ؟

اثر : سهند بردبار

ناشر : انتشارات نظری

استفاده از مطلب با ذکر منبع بلامانع است

[۱]       سوره : الکهف آیه : ۷

[۲]  مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص۳۳۳ 

[۳] مشکاه الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدى ؛ متن ؛ ص۷۱۷

[۴] مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص۲۹۲

[۵] مشکاه الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدى ؛ متن ؛ ص۶۲۳

[۶] مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص۲۸۹ و ص ۲۹۰

[۷] مشکاه الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدى ؛ متن ؛ ص۶۱۷

[۸] مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص۲۷۶

[۹] مشکاه الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدى ؛ متن ؛ ص۵۸۵

[۱۰] مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص۲۷۶ و   ص۲۷۷

[۱۱] مشکاه الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدى ؛ متن ؛ ص۵۸۵ و  ص ۵۸۷

[۱۲] مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص۳۰۰

[۱۳] مشکاه الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدى ؛ متن ؛ ص۶۳۷

[۱۴] سوره : البقره آیه : ۱۵۳

 حزب‌الله چه کسانی هستند؟hezbollah

موضوع:  حزب الله
پدیدآورنده:   سهند بردبار
ناشر: نظری
۸۸ صفحه – رقعی (شومیز) – چاپ ۱ – ۶۰۰ نسخه
تاریخ نشر:۹۴/۰۶/۲۲
قیمت پشت جلد :۶۰۰۰۰ ریال
کد دیویی:۲۹۷.۴۶۴
زبان کتاب:فارسی
محل نشر:تهران – تهران

تعداد صفحه : ۸۸

موارد مورد بحث : معنا و تعریف، شیعیان، حزب شیطان، شبهه ها، دنیا، تفرقه، وظایف، عبادات، علم و معرفت، فضایل، صبر بر مصائب، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، دفاع، حقوق، تولی و تبری، انتظار، ظهور و …