امر به معروف و نهی از منکر
معروف و منکر

معروف در لغت، به معنای شناخته شده و منکر به معنای ناشناخته و نادانسته آمده است. امّا در اصطلاح معروف به کار و حالتی گفته می شود که خوب بودن آن از نظر شرع و یا عقل به اثبات رسیده باشد، و منکر کاری است که از نظر شرع یا عقل، زشت و ناپسند تشخیص داده شود. در واقع، معروف کاری است که انجام آن ترجیح داشته باشد و منکر کاری است که انجام ندادن آن بهتر است.
تفاوت امر به معروف و نهی از منکر با ارشاد و نصیحت

گاهی امر به معروف و نهی از منکر، با ارشاد و نصیحت به یک معنی می آید؛ ولی واقعیت آن است که نصیحت و ارشاد، بیشتر جنبه دلسوزی و اندرز و تعلیم و موعظه دارد و همراه با وفق و مداراست، ولی امر به معروف و نهی از منکر به صورت تکلیف و دستوری از سوی شرع مقدس است.
اهمیت امر به معروف و نهی از منکر

پیامبر خدا در بیان اهمیت فریضه امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند: «امتم همواره در خیر و نیکی خواهند بود، مادامی که امر به معروف و نهی از منکر و تعاون بر نیکی کنند؛ ولی اگر چنین نکنند، برکات از آن ها گرفته، بعضی از آن ها بر بعضی دیگر مسلط می شوند؛ در حالی که نه در زمین و نه در آسمان یار و یاوری ندارند.»

امیر بیان علی علیه السلام نیز در اهمیت این موضوع می فرمایند: «تمام اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، همچون قطره ای است در مقابل دریایی پهناور». ایشان در بیان دیگری می فرمایند: «امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید؛ زیرا در آن صورت، اشرار و ستمگران بر شما مسلط خواهند شد. آن گاه هرچه دعا کنید، دعای شما مستجاب نخواهد شد.»
امر به معروف و نهی از منکر ضامن اجرای دین

یکی از راه هایی که ضامن اجرای احکام دینی است، عمومی شدن امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است. در فرهنگ اسلام، افراد جامعه همانند سرنشینان یک کشتی هستند. چنانچه یکی از آن ها بخواهد دیواره کشتی را سوراخ کند، همگی وظیفه دارند که مانع او شوند وگرنه همه آن ها غرق خواهند شد. امام باقر علیه السلام این فریضه الهی را ضامن اجرای واجبات می دانند و می فرمایند: «به وسیله امر به معروف و نهی از منکر، واجبات به پا داشته می شود و راه ها امن و کسب ها حلال و ظلم ها دفع و زمین آباد می شود. دشمنان به قبول انصاف وادار می شوند و کارها روبه راه می شود.»
امر به معروف و نهی از منکر و سلب آزادی!

برخی به اشتباه امر به معروف و نهی از منکر را موجب سلب آزادی افراد و دخالت در امور شخصی دیگران، یا عامل ایجاد اعمال خشونت آمیز می دانند. حال آنکه فلسفه امر به معروف و نهی از منکر، احیای احکام الهی، کنترل جامعه و جلوگیری از هرج و مرج است.

اگر امر به معروف و نهی از منکر با شرایط تعیین شده در احکام دینی به اجرا در آید، هیچ گاه با آزادی های فردی و سلب امنیت افراد منافات نخواهد داشت.
آمر عامل
چه خوب است امر کننده به معروف، خود نیز عمل کننده به آن باشد. نقل شده است که زنی فرزند خود را خدمت حضرت علی علیه السلام آورد تا ایشان آن کودک را از خوردن خرمای زیاد نهی کند. حضرت به آن زن فرمودند که فردا مراجعه نماید. روز بعد حضرت علی علیه السلام رو به کودک نموده، فرمودند: «خرما نخور». آن زن بسیار تعجب کرد و پرسید که این سخن را دیروز نیز می توانستید بفرمائید! حضرت فرمودند: من خود روز گذشته خرما خورده بودم و نخواستم از کودک ترک کاری را بخواهم که خود انجام داده بودم.
نقش منکرات در از دست دادن نعمت های الهی

قرآن کریم یکی از دلایل نابودی تمدن ها را رواج منکرات و زشتی در جامعه می داند. در آیه ۲۱ سوره مؤمن آمده است: «آیا مردم در روی زمین سیر نمی کنند تا عاقبت کار پیشینیان خود را ببینند. و آنان که بسیار از اینان قوی تر و اثر وجودشان بیشتر بود، سرانجام خداوند [آنان را [به کیفر گناهان بگرفت و از قهر و انتقام خداوند هیچ کس نگه دارشان نبود.»
خوش رویی در امر به معروف و نهی از منکر

قرآن کریم، در سوره آل عمران، آیه ۱۵۹، در بیان اخلاق نیک پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، در دعوت مردم به دین مبین اسلام می فرماید: «از رحمت های خداوند نسبت به تو این است که تو را مهربان و خوش خوی گردانید. که اگر تندخو و سخت دل بودی، مردم از گرد تو پراکنده می شدند.»

چه زیباست اگر این سیره نیکوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم الگوی همه افراد در اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر باشد.
امر به معروف و نهی از منکر از بین برنده فسق
امر به معروف و نهی از منکر موجب محکم شدن پایه های اقتدار جامعه اسلامی می شود و فسق و فجور را از ریشه قطع می کند. حضرت علی علیهماالسلام در این باره می فرمایند: «کسی که امر به معروف کند، در واقع پشت و تکیه گاه مؤمنین را محکم و استوار می گرداند. و کسی که نهی از منکر می کند؛ بینی فاسقان را با این عمل به خاک ذلت می مالد.»
اهمیت امر به معروف و نهی از منکر

علی علیه السلام امر به معروف و نهی از منکر را دو صفت از صفات الهی می شمارند و می فرمایند: «امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از صفات خداوند سبحان هستند، این دو قطعا نه مرگ انسان را نزدیک می کنند و نه از رزق و روزی انسان می کاهند.»

حضرت امام رضا علیه السلام نیز در این زمینه می فرمایند: «وقتی امت من از امر به معروف و نهی از منکر شانه خالی کردند و آن را به یکدیگر واگذار کردند، حتما بدانند که با هلاکت و عذاب الهی روبه رو خواهند شد.»
سلامت فرد، سلامت جامعه
دین اسلام که سعادت بشر را عهده دار است، احکام زندگی اجتماعی او را نیز در نظرگرفته است، و گاه به احکام اجتماعی بیشتر از احکام فردی توجه کرده است. اسلام بر این نکته نیز تاکید دارد که سلامت فرد از سلامت جامعه جدا نیست. بنابراین، با طرح نظارت عمومی، یا امر به معروف و نهی از منکر، امید به آینده ای درخشان و به دور از فساد را در دل ها می پروراند و ترک این دو امر مهم را موجب گرفتاری مردم می داند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در این باره می فرمایند: «هر زمان که امت من امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند، پس منتظر بلاهای الهی باشند.»
مصادیق منکرات
منکر را نمی توان منحصر در مصادیق خاص دانست. آنچه در فرهنگ قرآن به عنوان منکر شناخته است، کفر، نفاق، دوستی با بیگانگان، سستی در دفاع از حق، تفرقه افکنی و… است. از این رو همان گونه که بدحجابی منکر است، تضعیف دولت اسلامی، ناامید کردن مردم، تلقین روحیه بی تفاوتی در مردم نیز از مصادیق منکراند. و باید از آنها اجتناب کرد.
آمر به معروف، طبیب روح
گاه برخی از انجام دهندگان کارهای منکر، همانند بیماران، احتیاج به مراقبت های مداوم دارند و آمرین به معروف باید، مانند یک طبیب، شخص را تا ترک منکر همراهی نمایند. روش برخورد فرد ناهی از منکر نیز بسیار مهم است. چه بسا یک برخورد اشتباه موجب اصرار بر منکر شود. در سیره عملی ائمه معصومین علیهماالسلام موارد ظریف بسیاری، در این زمینه، دیده شده است. به عنوان نمونه، وقتی امام حسن و امام حسین علیهماالسلام ، در کودکی، دیدند که پیرمردی در وضو گرفتن دچار اشتباه است، او را به عنوان داور برای خود انتخاب کردند که بگوید: وضوی کدامیک از آنها صحیح است. آن ها با این روش، پیرمردی را متوجه اشتباهش نمودند.
راه حلی برای جلوگیری از ارتکاب منکرات

یکی از راه های جلوگیری از شیوع منکرات، ترویج فرهنگ نماز است. در سوره عنکبوت، آیه ۴۵، آمده است: (اِنّ الصّلوهَ تَنْهی عَنِ الفَحْشاءِ و المُنْکَر). نمازگزار به دلیل اینکه در طول روز، در برابر خدا می ایستد و با او سخن می گوید، هنگام ایجاد زمینه گناه، خداوند را حاضر می بیند و از انجام گناه دور می شود.
گفتار همراه با رفتار
در انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، علاوه بر هدایت زبانی شایسته است که رفتار و عمل شخص، الگویی شایسته بر این معنا باشد. امام صادق علیه السلام دراین باره می فرمایند: مردم را با اعمالتان (به خیر) دعوت کنید و (فقط) با زبان مردم را دعوت نکنید.
موانع پذیرش امر به معروف و نهی از منکر
گاه بعضی از افراد از پذیرش سخن حق سرباز می زنند و تسلیم حقیقت نمی شوند. در نپذیرفتن حقیقت،چند چیز دخالت دارد: گاهی جهل و نادانی شخص، مانع از قبول حقیقت می شود؛ دیگر خودبینی فرد است که هرچه بیشتر شود، به تکبر و خود بزرگ بینی می انجامد و واضح است که شخصی که خودپرست باشد، عیب خویش را برنمی تابد.
وصیت امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در ضمن وصیت خود به برادرش، محمّد حنفیه، فرمودند: «من برای راحت طلبی و خوشگذرانی خروج نکردم و نه از روی ستم و نه به منظور فساد؛ بلکه مقصود من اصلاح و نجات دادن امت از انحراف است. من می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم.»
شیوه عملی حضرت ابراهیم علیه السلام در نهی از منکر
حضرت ابراهیم علیه السلام وقتی در یک حرکت انقلابی، بت ها را شکستند و تبر را بر دوش بت بزرگ گذاشتند، خواستند با این کار مردم را به تفکر وادار کنند. ایشان با این کار، منکر بودن و زشتی کار بت پرستان را به آن ها گوشزد نمودند و با این حرکت، تفکر غلط بت پرستی را نابود کردند.
امر به معروف و نهی از منکر در کلام امام خمینی رحمه الله
امام خمینی رحمه اللّه علیه در وجوب فریضه امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند: «… امر به معروف و نهی از منکر بر همه مسلمین واجب است. جلوگیری از منکرات بر همه مسلمین واجب است. شما و ما موظفیم که همه، در تمام اموری که مربوط به دستگاه های اجرایی است، امر به معروف کنیم و اگر اشخاصی پیدا می شوند که خلاف می کنند، معرفی کنیم به مقاماتی که برای جلوگیری مهیا هستند و مشکلات را هم تحمل کنیم.»
جلوگیری از انحراف و منکرات وظیفه همه مردم
امام خمینی رحمه الله می فرمایند:«امر به معروف و نهی از منکر از اموری است که برهمه کس واجب است. یک چیزی نیست که بر یکی واجب باشد و بر دیگری نه. همه ما مکلفیم (که) همان طور که مکلّفیم خودمان را حفظ کنیم و خارج کنیم از ظلمت به نور، مکلف هستیم دیگران را همین طور دعوت کنیم…. اگر انسان دید معصیت خدا می شود، باید جلوش را بگیرد. نگذارید معصیت خدا بشود.»
پدیدآورنده: مهدی اسماعیلی
منبع:http://www.hawzah.net

درس هایى از فروع دین (۵)سیماى امر به معروف و نهى از منکر
امر به معروف و نهى از منکر، دو برنامه مهم اسلام و از اقسام فروع دین است. قرآن کریم و پیشوایان معصوم از این فریضه الهى بسیار سخن گفته و مسئولیت ما را روشن ساخته اند. نه تنها دین اسلام، بلکه دیگر ادیان آسمانى نیز بیشترین برنامه هاى تربیتى خود را از این طریق به اجرا در آورده اند. بنابر این، امر به معروف و نهى از منکر، عمرى به درازاى تاریخ دارد. امام باقر(ع) مى فرماید: امر به معروف و نهى از منکر، راه پیامبران و شیوه نیکو کاران است ۱٫

در زمان هاى گذشته، در بسیارى از کشورهاى اسلامى، با الهام گرفتن از این دستور اسلام، تشکیلاتى مخصوص مبارزه با فساد و دعوت به انجام مسئولیت هاى اجتماعى به نام (اداره حِسبه) [نیروى انتظامى و اداره آگاهى ] وجود داشته که مأموران آن به نام (مُحْتَسب) یا آمرین به معروف خوانده مى شدند. این افراد مأمور بودند با همکارى دیگران با هرگونه فساد و ظلم مبارزه کنند و مردم را به کارهاى نیک و پسندیده تشویق نمایند.

امروزه در ایران اسلامى، ستاد اجرایى امر به معروف و نهى از منکر، رسماً عهده دار انجام این وظیفه است.

در باره مفهوم و گستره امر به معروف و نهى از منکر، اهمیت، شرایط، شیوه ها و پیامدهاى مهم آن بحث هایى مطرح است که در این شماره متناسب با سطح معلومات مشترکین مقطع راهنمایى و رعایت اختصار، به گوشه هایى از آن مى پردازیم.
واژه شناسى

امر; یعنى فرمان، و نهى; یعنى باز داشتن. معروف; یعنى شناخته، خوب، و منکر; یعنى ناپسند، نارو، زشت و ناشناخته.

یکى از لغت شناسان مى گوید: (معروف، نامى کلّى است و هر چیزى را که به عنوان اطاعت خدا و نزدیکى به او و یا نیکى به مردم شناخته شود، شامل مى شود، و هر چیزى که شارع [خدا و قانون گذار] آن را زشت شمارد و حرام بداند، منکر است. )۲

راغب اصفهانى مى گوید: (معروف، کارى است که عقل و دین، خوب بودن آن را پذیرفته باشند و منکر کارى است که در نظر عقل و دین، ناپسند و زشت به شمار آید. )۳
گستره معروف و منکر
معروف و منکر، محدود به امورى جزیى نیستند و دایره وسیعى دارند; معروف همه کارهاى خوب، و منکر همه کارهاى بد را شامل مى شود.

در فرهنگ دین و نگاه عقل، بسیارى از کارها معروف اند ; مانند: نماز و سایر فروع دین، راست گویى، وفاى به عهد، صبر و شکیبایى، دستگیرى از مستمندان، عفو، امید، انفاق در راه خد، صله رحم، احترام به پدر و مادر، سلام کردن، اخلاق نیک، ارج نهادن به علم، رعایت حقوق هم نوعان، همسایگان، دوستان، رعایت پوشش اسلامى، پاکیزگى و بهداشت عمومى، میانه روى در هر کار و ده ها نمونه دیگر.

در مقابل، بسیارى از کارها نیز منکر شناخته شده اند; مانند: ترک نماز، روزه خوارى، حسدورزى، بخل، دروغ، تکبر، غرور، نفاق و دورویى، تجسس، شایعه پراکنى، سخن چینى، هواپرستى، ناسزا گویى، دعوا کردن، ایجاد ناامنى، تقلید کورکورانه، خوردن مال یتیم، مزاحمت هاى تلفنى، خلاف هاى صوتى و تصویرى و اینترنتى، دفاع از ظلم و ظالم، گران فروشى، ربا خوارى، رشوه گیرى، کم کارى، نادیده گرفتن حق هم کلاسى یا معلم، پایمال کردن حقوق فردى و اجتماعى و غیر آن.
در نگاه اسلام، حتى دعوت به دین حق، تلاش در راه ایجاد حکومت حق براى اجراى عدالت، ایثار جان و مال در راه خدا و مبارزه با متجاوزان، از موارد مهم امر به معروف و نهى از منکر به شمار مى رود.
بنابر این، امر به معروف ; یعنى فرمان به هر چه کار خوب، و نهى از منکر; یعنى بازداشتن از هر چه زشتى است.
اهمیت امر به معروف و نهى از منکر
همان طور که یک باغ بزرگ با رعایت شرایط و رسیدگى به نیازهاى اساسى مرحله (داشت); از قبیل: آبیارى به موقع، تأمین کود، هرس شاخ و برگ هاى اضافى، مبارزه با حشرات موذى، گیاهان انگلى، علف هاى هرز و ده ها آفت دیگر دوام مى یابد و ثمر بخش مى گردد، اجرا و تداوم برنامه هاى اسلام و درخشش استعدادهاى انسانى و نیز رسیدن به رشد و کمال، در صورتى ممکن خواهد بود که شرایط مناسب فراهم شده و موانع و آفت هاى مختلف فردى و اجتماعى نابود گردد. از این رو خداى دانا و توانا در قالب دو دستور مهم اجتماعى; یعنى امر به معروف و نهى از منکر، به هر مرد و زنى حق نظارت بر همگان را عطا کرده و آنان را موظف مى داند با نظارت دقیق بر محیط و مراقبت از اعمال خود و هم نوعان و مبارزه با زشتى ها و نادرستى ه، روح و روان و پیکره اجتماع را از گرفتار آمدن به انواع بیمارى ها و فرو رفتن در هرزگى محفوظ دارند.

در قرآن کریم آمده است: (بعضى از مردان و زنان مؤمن بر بعض دیگر ولایت دارند، امر به معروف مى کنند و از زشتى باز مى دارند. )۴

حضرت على(ع) در مقایسه این دو واجب الهى با سایر برنامه هاى اسلام مى فرماید: (همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهى از منکر، چون دمیدنى است به دریاى پهناور و پر موج. )۵

پیامبر گرامى اسلام (ص) در تمثیلى زیب، پیکره اجتماع را به کشتى تشبیه کرده و مى فرماید: (اگر یکى از افرادِ سوار بر کشتى ادعا کند که من در کشتى حق دارم، لذا مى توانم آن را سوراخ کنم و مسافران دیگر او را از این کار باز ندارند، موجب هلاکت همگان خواهد شد، زیرا غرق شدن کشتى، هلاکت همگان را در پى دارد و اگر دیگران بى تفاوت نباشند و او را از این عمل باز دارند، هم خود و هم او را نجات خواهند داد. )۶

نکته قابل ذکر این که اسلام امر به معروف و نهى از منکر را تنها در مورد انسان ها مطرح نمى کند، بلکه در مورد حیوانات نیز آن را مهم مى شمارد. امام صادق(ع) نقل مى کند: (در میان بنى اسرائیل پیر مردى عابد در حالى که به نماز ایستاده بود، چشمانش به دو پسر بچّه افتاد که پرهاى خروسى را مى کندند. عابد بى آن که آنان را از این کار باز دارد، به عبادت خود ادامه داد. در آن حال خداوند به زمین دستور داد که بنده ام را در خود فرو بر. )۷

در اصل هفتم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران آمده است:
(در جمهورى اسلامى ایران، دعوت به خیر، امر به معروف و نهى از منکر، وظیفه اى است همگانى و متفاوت، بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون تعیین مى کند. )

حضرت على(ع) مى فرماید: (خداوند به حضرت شعیب پیام داد که من از بین قوم تو یکصد هزار نفر را به هلاکت مى رسانم، چهل هزار نفر از تبهکاران و شصت هزار نفر از خوبان آنها; شعیب گفت: خدایا! آن چهل هزار نفر که تبهکارند، اما چرا خوبان را به هلاکت مى رسانى؟ فرمود: براى این که آنان در مقابل گناه کاران بى تفاوت بودند و آن جا که من خشمگین مى شدم خشمگین نشدند; یعنى گناهان را دیدند، لکن نهى از منکر نکردند.)۸
شرایط امر به معروف و نهى از منکر
اسلام شناسان و مراجع معظم تقلید، شرایطى را براى امر به معروف و نهى از منکر بیان کرده اند که در این جا هر یک از آن شرایط را با توضیح مختصرى بیان مى کنیم.
۱ ـ شناخت معروف و منکر۹

مهم ترین شرایط انجام درست امر به معروف و نهى از منکر، شناخت معروف ها و منکرها و شرایط و شیوه هاى آن است. اگر کسى معروف و منکر را نشناسد، نمى تواند دیگران را به انجام کارى دعوت و یا از آن باز دارد. از قدیم گفته اند: خفته را خفته کى کند بیدار!

یک پزشک معالج زمانى مى تواند به درمان بیمار بپردازد که درد را بشناسد و به نوع و ریشه هاى آن آگاه باشد. استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) در باره لزوم شناخت معروف و منکر مى فرماید: آیا (من و شما مى فهمیم که امر به معروف و نهى از منکر چیست و چگونه باید انجام شود؟ تا حالا که امر به معروف و نهى از منکرهاى ما در اطراف دگمه لباس و بند کفش مردم بوده است [در باره] موى سر و دوخت لباس مردم بوده است! …منکر چه مى شناسیم که چیست! ما گاهى معروف ها را به جاى منکر مى گیریم و منکرها را به جاى معروف… چه منکرها که به نام امر به معروف و نهى از منکر به وجود نیامد. آگاهى و بصیرت مى خواهد… دانایى، روان شناسى و جامعه شناسى مى خواهد تا انسان بفهمد که چگونه امر به معروف و نهى از منکر کند; یعنى راه معروف را تشخیص دهد، ببیند معروف کجاست، منکر را تشخیص بدهد، ریشه منکر را به دست بیاورد، [ بداند] از کجا منکر سرچشمه مى گیرد. از این رو ائمه ما فرموده اند: جاهل بهتر است امر به معروف و نهى از منکر نکند، چرا؟… چون جاهل هنگامى که امر به معروف و نهى از منکر مى کند مى خواهد بهتر کند بدتر مى کند و چقدر در این زمینه مثال ها زیاد است.)۱۰

البته این که ائمه فرموده اند: جاهل بهتر است امر به معروف و نهى از منکر نکند، براى آگاهى دادن به خسارت هاى ناشى از برخوردهاى جاهلانه است، نه این که تکلیف امر به معروف و نهى از منکر از جاهل ساقط است. علم و شناخت در موضوع مورد نظر، مانند طهارت براى نماز است که شرط آن به شمار مى رود و باید آن شرط را به دست آورد.

نتیجه آن که، هر یک از ما مسلمانان وظیفه داریم در راستاى تبلیغ احکام نورانى اسلام و جلوگیرى از منکرات و کژروى ه، اول، بدانیم چه چیزهایى معروف و چه چیزهایى منکرند و ثانی، شیوه هاى مناسب را براى باز گرداندن خطا کاران از بى راهه ها باز شناسیم تا از آفات اقدامات جاهلانه در امان بمانیم.
۲ ـ احتمال تأثیر

دومین شرط از شرایط امر به معروف و نهى از منکر، احتمال تأثیر است. همان طور که قبلاً گفتیم، امر به معروف و نهى از منکر کارى بیهوده و بى هدف نیست، برنامه اى است حساب شده با مقررات خاص و شرایط ویژه. اهمیت این وظیفه همگانى به حدى است که خداوند بزرگ اجراى آن را حتى در صورت گمان قوى به تأثیر نداشتن امر به معروف و نهى از منکر، واجب مى داند. از این رو مراجع بزرگ تقلید فرموده اند: (حتى اگر احتمال زیاد دهیم که امر به معروف و نهى از منکر در جایى اثر ندارد، وجوب آن ساقط نمى شود; پس اگر گمان کنیم که اجراى آن تأثیر گذار است، واجب است به آن عمل کنیم. )۱۱

حتى برخى از کارشناسان علوم اسلامى معتقدند که به بهانه تأثیر نداشتن امر به معروف و نهى از منکر نمى توان دست روى دست گذاشت و این فریضه را رها کرد، بلکه هر فردى باید در پى تأثیر امر به معروف و نهى از منکر باشد و هر جا با شکست مواجه شد، آن را ریشه یابى کند و علل آن را بشناسد و بر طرف نماید. ۱۲

در باره شرط (احتمال تأثیر) توجه به این نکته ضرورى است که گاهى ممکن است تکرار یک سخن و ادامه امر و نهى، در کسى اثر داشته باشد یا باعث دست برداشتن خطا کار از عمل زشتش در آینده باشد. همچنین ممکن است امر و نهى باعث شود خطا کار عمل زشت خود را دیرتر انجام دهد، یا احتمال دهیم مقدارى از گناهش بکاهد، یا گناه بزرگ را به گناه کوچک تبدیل کند، در همه این موارد انجام امر به معروف و نهى از منکر واجب است.
۳ ـ ضرر و زیان نداشتن

شرط دیگر امر به معروف و نهى از منکر، ضرر و زیان نداشتن است. این فریضه الهى، پیامدهاى مهم و ارزشمندى دارد، بنابر این اگر به شکل صحیح و خوب اجرا نشود و یا زیان بار باشد، نمى تواند یک امر خدایى به شمار آید، چرا که با هدف آن سازگار نیست; ممکن است کسى را بخواهیم امر به معروف یا نهى از منکر کنیم، اما از یک کار زشت یا ناپسند کمک بگیریم; مثلاً او را بترسانیم یا ناسزا بگوییم. قطعاً این گونه امر به معروف و نهى از منکر، درست نیست، زیرا نه تنها با این کار، فردى را ارشاد نکرده ایم، بلکه ممکن است او را به دین بدبین کنیم.

استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) با اشاره به این که وجوب امر به معروف و نهى از منکر تا جایى است که مفسده و فتنه اى نداشته باشد، مى نویسد:

(ممکن است من گاهى امر به معروف و نهى از منکر بکنم، بخواهم خدمتى به اسلام بکنم، ولى همین امر به معروف و نهى از منکر من… مفسده اى براى اسلام به وجود آورد که آن مفسده از این خدمتى که من از این راه به اسلام مى کنم، بیشتر است. بسیارند افرادى که نهى از منکر مى کنند، ولى نه تنها نتیجه اى نمى گیرند; بلکه با نهى از منکرشان آن کسى را که نهى از منکر مى کنند، به کلى از دین برى [و بیزار] مى کنند. )۱۳

البته باید توجه داشت که منظور از ضرر و زیان نداشتن، ضرر و زیان شخصى نیست که بگوییم این فریضه به شرطى واجب است که خطر و خسارتى براى جان و مال و آبروى امر کننده به معروف و نهى کننده از منکر نداشته باشد. هر چند که ضرر و زیان شخصى هم در آن حایز اهمیت و قابل بررسى است.

امام خمینى(ره) ضمن اشاره به این که هرگونه ضرر جسمى موجب سقوط این تکلیف نیست، ۱۴ مى فرماید: باید دید در قبال این امر و نهى چه به دست مى آید و چه از دست مى رود… در صورتى که حفظ شعائر دین و از بین بردن گمراهى، نیازمند خون باشد، نه تنها از اموال گذشتن که جانبازى نیز در چنین شرایطى واجب است ۱۵٫

شهید مطهرى(ره) نیز با تأکید بر این نکته مى فرماید:

(ببین در چه موضوعى مى خواهى امر به معروف و نهى از منکر کنى؟ یک وقت موضوع کوچکى است; مثلاً کسى کوچه را کثیف مى کند، پوست خربزه را مى اندازد در کوچه که نباید بیندازد، شما این جا باید نهى از منکر کنید… حالا اگر شما براى نهى از منکر کردن در چنین مسئله اى به خاطر پوست خربزه در کوچه انداختن بدانید یک فحش ناموسى به شما مى دهد، در این صورت این کار آن قدر ارزش ندارد که شما یک فحش ناموسى بشنوید. یک وقت هم هست …مى بینید قرآن به خطر افتاده است… وضعیت در سرحدّ به خطر افتادن قرآن و اصول قرآنى است، در سرحد به خطر افتادن عدالت است، آیا در این جا مى گویى امر به معروف نکن، حرف نزن، نهى از منکر نکن، که اگر این را بگویم جانم در خطر است، آبرویم در خطر است؟!)۱۶

این که در قرآن و حدیث، این همه از ارزش و پاداش استقامت و جانبازى در راه خدا و امر به معروف و نهى از منکر سخن به میان آمده، خود تأییدى است بر این که در راه اجراى این وظیفه الهى در موارد بسیار مهم و حیاتى، باید به استقبال خطر و سختى ها رفت.
۴ ـ ادامه گناه

همان طور که برخى از بیمارى ه، سطحى و زود گذرند و بعضى هم به دلیل قوى بودن بیمار در برابر میکروب ه، بدون نیاز به مصرف دارو، خود به خود از بین مى روند، در بین خطاکاران نیز چنین افرادى هستند که ممکن است به دلیل ضعف ایمان و یا بر اثر اتفاق و غفلت، خطایى را مرتکب شوند; ولى بلافاصله وجدانشان آنها را سرزنش کند، یا از هدایت هاى الهى بهره مند گردند و دست از کجروى بردارند.

بدیهى است که این قبیل افراد نیازى به امر و نهى ندارند و چه بسا اجراى امر به معروف و نهى از منکر در مورد آنان، به نوعى عیب جویى، آبروریزى و نمک بر زخم پاشیدن باشد که خود گناه بزرگى است.

بنابر این، عمل به این مسئولیت اجتماعى زمانى واجب است که شخص بر انجام گناه اصرار بورزد و خود در صدد اصلاح و بازگشت به راه راست بر نیاید.

مراتب امر به معروف و نهى از منکر

همان طور که یک پزشک براى درمان بیماران مختلف از یک نسخه استفاده نمى کند و متناسب با نوع بیمارى و وضعیت روحى و جسمى هر بیمار، نسخه اى را تنظیم مى کند و براى درمان برخى افراد که به بیمارى شدید و سختى گرفتارند، آخرین راه را عمل جراحى مى داند، در اجراى امر به معروف و نهى از منکر نیز از برنامه ها و راه هاى گوناگون استفاده مى شود.

اسلام شناسان براى مبارزه با زشتى ه، سه مرحله را یادآور شده اند:

۱ ـ انکار قلبى; ۲ ـ اقدام زبانى; ۳ ـ اقدام عملى.

استاد مطهرى(ره) در توضیح هر یک از مراتب فوق توضیحاتى دارد که با هم مرور مى کنیم:
الف) انکار قلبى

فقها و دانشمندان گفته اند: (اولین درجه و مرتبه نهى از منکر، هَجر و اعراض است; یعنى وقتى شما فرد یا افرادى را مى بینید که مرتکب کارهاى زشتى مى شوند، براى این که او را از کار زشتش باز دارید، از او اعراض مى کنید; یعنى با او قطع رابطه مى کنید; به عنوان مثال شخصى رفیق و دوست شماست، با یکدیگر صمیمى و محشور و معاشر هستید، روابطتان با یکدیگر دوستانه است، رفت و آمد دارید، با هم گرم مى گیرید، مسافرت مى روید، اما یک وقت اطلاع پیدا مى کنید که همین رفیق و دوست صمیمى شما دچار فلان عمل زشت شده است، یکى از درجات و مراتب امر به معروف و نهى از منکر و در واقع یکى از اقسام تنبیه که باید در مواردى اجرا شود این است که شما به او سردى نشان دهید، بى اعتنایى کنید و آن صمیمیتى را که سابقاً به او نشان مى دادید بعد از این نشان ندهید; این خود، نوعى تنبیه است. )۱۷

امیر مؤمنان على(ع) مى فرماید: (پیامبر خدا به ما دستور داد تا در مقابل گناه کاران با چهره هاى در هم کشیده و اخمو روبرو شویم. )۱۸
ب) اقدام زبانى

شهید مطهرى(ره) مى فرماید: (درجه دومى که ذکر کرده اند، مرحله زبان است; یعنى گاهى شخصى که عمل زشتى را مرتکب مى شود، به دلیل جهالت و نادانى اوست، تحت تأثیر یک سلسله تبلیغات قرار گرفته است، احتیاج به مربى دارد، احتیاج به هادى و راهنما و معلم دارد تا آگاه شود و باز گردد. این مرحله نیز، یک درجه از نهى از منکر است; به این معنا که با زبانمان او را به ترک آن عمل قانع کنیم. )۱۹

ج) اقدام عملى

استاد مطهرى(ره) مى فرماید: (مرحله سوم، مرحله عمل است. گاهى شخص خطاکار به گونه اى است که نه اِعراض و هجران (قطع رابطه) ما بر او تأثیر مى گذارد و نه مى توانیم با منطق و بیان و تشریح مطلب، او را از منکر باز داریم; بلکه باید وارد عمل شویم. معناى وارد عمل شدن، تنها زور گفتن و کتک زدن و مجروح کردن نیست;۲۰ این کارها در آخرین مرحله انجام مى شود. حضرت على(ع) مى فرماید: (آخر الدواء الکى;۲۱ داغ کردن و به جنگ و ستیز متوسل شدن، آخرین مرحله درمان است. )

هر کار خوبى که به طور مستقیم یا غیر مستقیم براى اصلاح رفتار خطا کار و ریشه کنى فساد انجام مى پذیرد; مانند به خود پرداختن، خود را الگوى او قرار دادن، نشان دادن نمونه هاى خوب از معروف ها و یا اقدامات جدّى مانند آنچه براى خارج ساختن دمل هاى چرکین از بدن صورت مى گیرد، در ردیف اقدامات عملى قرار دارد.

نکته: در اجراى امر به معروف و نهى از منکر باید مراحل آن دقیقاً رعایت شود، بنابر این در جایى که بهره گیرى از مرتبه اول (انکار قلبى) ما را به هدف برساند و طرف مقابل را از کار زشت باز دارد، نوبت به مراتب بعد و استفاده از زبان و زور نمى رسد. همچنین ممکن است هر یک از مراتب سه گانه، خود مراتب و مراحلى داشته باشند; مانند انکار قلبى که مى توان آن را از راه هاى مختلفى همچون: چشم بر هم گذاشتن، چهره در هم کشیدن، برگرداندن صورت، پشت کردن، قهر کردن و ترک دوستى انجام داد.

امام خمینى(ره) در مورد استفاده از مرتبه سوم (اقدام عملى) مى فرماید: (در این صورت باید این قبیل اقدامات با اجازه امام معصوم (ع) یا جانشین او; یعنى فقیه جامع الشرایط، انجام گیرد ).۲۲ این نکته مهمى است که باید به آن توجه داشت.
آداب و شیوه ها در امر به معروف و نهى از منکر

امر به معروف و نهى از منکر به طور مستقیم با دین و دنیا و آبروى افراد در ارتباط است و لذا از حساسیت ویژه اى برخوردار مى باشد. همان گونه که رها کردن این واجب الهى، هلاکت بار و خطر آفرین است، اجراى آن نیز بدون رعایت حدود و توجه به شرایط و مراتب و روحیات و ظرفیت افراد، زیان بار خواهد بود.

در قرآن کریم و سیره عملى بزرگان دین و سخنان آنان، نکات بسیار مهم و ارزش مندى وجود دارد که مى توان از آنها براى انتخاب روش هاى صحیح امر به معروف و نهى از منکر مدد گرفت. در این قسمت به برخى از این نکات اشاره مى کنیم.
۱ ـ توجه به ظرفیت ها

یکى از شیعیان مى گوید: در حضور امام صادق (ع) در باره عده اى سخن به میان آمد. من به امام عرض کردم: ما از آنان بیزاریم، زیرا آنان به آنچه ما قائلیم، قائل نیستند. امام فرمود: با این که آنان دوستدار ما هستند اما به آنچه شما قائل هستید، قائل نیستند، شما از آنان بیزارید؟! گفتم: آرى. امام فرمود: اگر چنین است ما نیز از مزایایى برخورداریم که شما از آنها بى بهره اید، در این صورت آیا ما هم باید از شما بیزارى بجوییم!؟ با آنها دوستى کنید و از آنها بیزارى مجویید، زیرا بعضى از مسلمانان از اسلام یک سهم و بعضى دو سهم… و بعضى هفت سهم دارند… سزاوار نیست بر دوش آن که از اسلام یک سهم دارد به اندازه آن که دو سهم دارد، بار بگذاریم… . ۲۳

از این داستان، دو نکته مهم به دست مى آید:

۱ ـ ما نمى توانیم فردى را به دلیل پایین بودن درجه ایمانش در انزوا قرار دهیم و با او معاشرت نکنیم.

۲ ـ از هر کسى باید متناسب با درجه ایمانش انتظار داشته باشیم و بیشتر از آن بر او تحمیل نکنیم.

علاوه بر ایمان، توجه به روحیات، قدرت تحمل و میزان شوق و ذوق و حوصله افراد، در دعوت به خوبى ها و یا دور کردن از زشتى ها مهم است. ممکن است افراد سالخورده قدرت تحمل یک یا دو ساعت سخنرانى یا پند و اندرز را داشته باشند، اما نوجوانان چنین تحملى را ندارند. در روایتى آمده است: مردى به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: اى رسول خدا! امام جماعت ما آن قدر نماز را طول مى دهد که به سختى مى توانم نماز را بخوانم. پیامبر(ص) آن روز با حالتى عصبانى در موعظه اى فرمود: اى مردم! شم، دیگر مردمان را فرارى مى دهید. هر کس با مردم نماز مى خواند باید نماز را مختصر برگزار کند که در میان آنان مریض و ناتوان و کسى هست که به دنبال کارى است. ۲۴
۲ ـ بهره گیرى از روش هاى غیر مستقیم

بعضى افراد تحمل شنیدن اندرزها و یا انتقادهاى مستقیم را ندارند، از این رو باید براى اصلاح رفتار آنان از روش غیر مستقیم استفاده کرد.

استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) در این باره مى فرماید: (براى روش غیر مستقیم، حدیث معروفى را براى شما ذکر مى کنم، ببینید این روش چقدر مؤثر است. امام حسن و امام حسین^ در حالى که هر دو طفل بودند، به پیر مردى که در حال وضو گرفتن بود، برخورد مى کنند، متوجه مى شوند که وضوى او باطل است. این دو آقازاده که به رسم اسلام و رسوم روان شناسى آگاه بودند، فوراً متوجه شدند که از یک طرف باید پیرمرد را آگاه کنند که وضویش باطل است و از طرف دیگر اگر مستقیماً به او بگویند آقا وضوى تو باطل است، شخصیتش جریحه دار مى شود، ناراحت مى شود، اولین عکس العملى که نشان مى دهد این است که مى گوید: نخیر، همین طور درست است، هر چه بگویى گوش نمى کند، بنابر این جلو رفتند و گفتند: ما هر دو مى خواهیم در حضور شما وضو بگیریم، ببینید کدام یک از ما بهتر وضو مى گیریم… .

امام حسن(ع) یک وضوى کامل در حضور او گرفت، بعد هم امام حسین(ع). تازه پیر مرد متوجه شد که وضوى خودش نادرست بوده. بعد گفت: وضوى هر دوى شما درست است، وضوى من خراب بود. این طور از طرف اعتراف مى گیرند. حالا اگر در این جا فوراً [ و به طور مستقیم ] مى گفتند: پیرمرد! خجالت نمى کشى با این ریش سفیدت هنوز وضو گرفتن را بلد نیستى؟! مرده شور ترکیبت را ببرد، او از نماز خواندن هم بیزار مى شد. )۲۵

ایشان در چگونگى بهره گیرى از این روش مى فرماید: (اگر مى خواهید به شکل غیر مستقیم امر به معروف بکنید، یکى از راه هاى آن این است که خودتان صالح و با تقوا باشید، خودتان اهل عمل و تقوا باشید. )۲۶

(این یک غفلت عظیم و اشتباه بزرگى است امروز در اجتماع ما که براى گفتن و نوشتن و خطابه و مقاله و خلاصه براى زبان و مظاهر زبان، بیش از اندازه انتظار داریم… و مى خواهیم تنها با زبان و گوش همه کارها را انجام دهیم و انجام نمى شود، ناراحت مى شویم و ناله و فغان مى کنیم و مى گوییم:

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من

آنچه البته به جایى نرسد فریاد است;

این شعر براى ما در همه زمان ها صادق بوده و هست. فکر نمى کنیم که ما اشتباه مى کنیم، ما بیش از اندازه از این گوش و زبان بیچاره انتظار داریم… ما با دست خود و عمل خود خوب رفتار کنیم تا آنها با چشم خودشان ببینند، یک مقدارى هم به این گوش و زبان بیچاره استراحت بدهیم. )۲۷ سعدى مى گوید:

تـرک دنیـا به مردم آمـوزنـد

خویشتن سیم و غله اندوزند

* * *

عالم آن کس بود کـه بد نکند

نه بگوید به خلق و خود نکند

البته بهره گیرى از روش غیر مستقیم شکل دیگرى نیز دارد و آن این که با بهره گیرى از امکانات و ابزار فرهنگى جدید، از جمله نرم افزارهاى آموزشى براى همه گروه هاى سنى، به فرهنگ سازى بپردازیم و جامعه را به سوى افکار و اخلاق پسندیده سوق دهیم که باید در جاى خود از آن بحث کرد.
۳ ـ ریشه یابى و درمان

هر خطا و اشتباهى که از دیگران سر مى زند، ریشه و عاملى دارد; به عنوان مثال گاهى عامل گناه، ریشه روانى دارد; مانند کمبود محبت، و گاهى عامل گناه، به مسائل اجتماعى برمى گردد; مانند: بیکارى. در این صورت، مبارزه اساسى با انحرافات ناشى از این گونه عوامل، در گرو مبارزه با ریشه هاست; یعنى تأمین محبت و نیاز عاطفى براى عامل روانى، یا ایجاد اشتغال براى عامل اجتماعى.

یکى از اصحاب پیامبر(ص) مى گوید: (ما و پیامبر اکرم (ص) در مسجد بودیم که یک اعرابى (فرد ناآشنا به دستورات دین) داخل مسجد شد و مشغول ادرار گردید. اصحاب پیامبر(ص) بر آشفتند و او را از این کار منع کردند. پیامبر(ص) فرمود: با او کارى نداشته باشید. آنان او را رها کردند. آن گاه پیامبر(ص) او را نزد خود خواند و فرمود: مساجد نه محل ادرار است و نه محل کثافات دیگر; بلکه جایگاه ذکر خداوند بزرگ و نماز و قرائت قرآن است. )۲۸

استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) به نقل از روزنامه اى مى نویسد:

(در چندین سال پیش، در یکى از شهرهاى کوچک، واقع در ایالت فیلادلفى( آمریکا) زن ها مبتلا به قمار بازى شده بودند. ابتدا کشیش ها و روزنامه نویس ها و خطبا و فصحا تا مى توانستند راجع به بدى قمار خصوصاً براى زن ها گفتند و نوشتند، ولى مثل همین حرف هاى خودمانى مانند گردو روى گنبد، سُر خورد و پایین افتاد و به جایى نرسید. تا آن که شهردار محل به فکر افتاد یکى دو تا باشگاه و نمایشگاه هنرى زنانه دایر کند و سرگرمى هاى مناسب در آن جا فراهم نماید; از قبیل نمایش بچه هاى چاق و تندرست و جایزه دادن به مادران کاردان و از قبیل کارهاى دستى و غیره که هر کدام برنامه و ترتیب خاصى داشت و مردم را سر ذوق مى آورد، دو سه سالى از این جریان گذشت که زن هاى آن شهر به کلى قمار را فراموش کردند. )۲۹
۴ ـ بهره گیرى از فرصت

ممکن است برخى افراد به راحتى زیر بار حرف حق نروند و به اصلاح رفتار خود نپردازند. برخورد مناسب با چنین افرادى، بهره گیرى از فرصت هاى طلایى است.

قرآن مجید داستان باغ پر میوه و زیبایى را نقل مى کند که در اختیار پیرمرد مؤمنى بود. او به قدر نیاز از آن برمى گرفت و بقیه را به نیازمندان مى داد. هنگامى که چشم از دنیا پوشید، فرزندانش گفتند: ما خود به محصول این باغ سزاوارتریم و مستمندان را محروم ساختند. در بین آنها برادر مؤمنى بود که برادران دیگر را از بخل ورزیدن و چنین کار زشتى باز مى داشت، اما کسى به حرفش گوش نمى داد.

پس از این تصمیم، شب هنگام که همه آنها در خواب بودند، بلایى فراگیر از ناحیه پروردگار بر باغ فرود آمد و آتش سوزان، آن باغ خرم و سرسبز را به مشتى خاکستر تبدیل کرد. صبحگاهان به یکدیگر گفتند: اگر مى خواهید میوه بچینید، به سوى باغ حرکت کنید، مبادا کسى سخنشان را بشنود و از تصمیمشان با خبر شود.

هنگامى که به باغ رسیدند، چنان وضعى بود که گفتند: این باغ ما نیست، ما راه را گم کرده ایم. در این میان آن برادر مؤمن با قدى سرفراز و زبانى گشوده و منطقى قوى، آنان را زیر رگبار ملامت قرار داده و گفت: آیا به شما نگفتم خدا را به عظمت یاد کنید و از مخالفت او بپرهیزید، شکر نعمت او را به جا آورید و نیازمندان را از اموال خود بهره مند سازید.۳۰
۵ ـ اقدام همگانى

کار فردى در امر به معروف و نهى از منکر، چندان مفید نیست. همان طور که اگر آب تصفیه شده و پاک را بار دیگر در جویباران رها کنیم، آلوده مى شود، محیط اجتماع نیز اگر نورانى نباشد و در برابر آلودگى ها عکس العمل نشان ندهد و یا افراد آلوده و فاسد مورد تشویق قرار گیرند، مبارزه با بى بند و بارى ها بسیار مشکل خواهد بود.

استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) مى فرماید:

باید به این نکته توجه کنیم که عمل فردى، چندان مفید نیست، آن هم در دنیاى فعلى. مشکلى که امروزه در زندگى اجتماعى ما هست این است که افراد اهل عمل توجهى به عمل اجتماعى ندارند و به اصطلاح، (تک رو) هستند; در حالى که از عمل فردى کارى ساخته نیست، از فکر فردى کارى ساخته نیست، از تصمیم فردى کارى ساخته نیست، همکارى و همفکرى و مشارکت لازم است. ۳۱
۶ ـ برخورد دور از تبعیض

نکته مهمى که باید در اجراى امر به معروف و نهى از منکر مورد توجه قرار گیرد، برخورد عادلانه و به دور از تبعیض، با فسادها و خلاف کارى هاست. در عرصه مبارزه با متخلّف، زد و بنده، ملاحظات سیاسى، قومى و منطقه اى، این که فلانى دوست من است یا فلانى وابسته به فلان شخصیت است و نباید با او برخورد کرد و نظایر آن، عامل بى اعتمادى، جرى شدن خلاف کاران و در نتیجه دور شدن از هدف هاى عالى امر به معروف و نهى از منکر است.
۷ ـ نرم خویى و مهرورزى

امر به معروف و نهى از منکر، موضوعى بسیار حساس است و باید با مهر و عطوفت و انتخاب بهترین روش هاى اخلاقى همراه گردد. خداى بزرگ به حضرت موسى(ع) و هارون مى گوید: (نزد فرعون [که ادعاى خدایى کرده است ] بروید و با او به نرمى سخن گویید، شاید پند گیرد یا بترسد. )۳۲

همچنین خطاب به پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: (اى پیامبر به خاطر برخوردارى از رحمت خداوند، در برابر آنان نرم شدى و اگر خشن و سنگ دل بودى، از اطراف تو پراکنده مى شدند. )۳۳

داد و فریاد راه انداختن، بد زبانى کردن، کتک زدن و تند خویى نمودن در برابر گناه کار با چنین وظیفه اى که از روى عشق به انسانیت و زندگى انجام مى گیرد، سازگار نیست و جز نفرت و عکس العمل شدید طرف مقابل نتیجه اى نخواهد داشت.
۸ ـ امر به معروف و نهى از منکر با رعایت حقوق

هر چند امر به معروف و نهى از منکر بسیار مهم است، اما نباید در مراحل مختلف آن، حقوق مسلمانان را نادیده گرفت و شخصیت و آبرویشان را مخدوش ساخت و لذا اجازه تجسّس و پرده درى و پى جویى گناهان پنهان که در خلوت انجام مى شود، به بهانه امر به معروف و نهى از منکر به کسى داده نشده است.

در تاریخ آورده اند: شبى از شب ها خلیفه دوم مشغول گشت زنى در کوچه ها و گذرها بود، به خانه اى رسید که صداى آواز از آن شنیده مى شد. چون در بسته بود، خود را از دیوار بالا کشید و وارد خانه شد. گفت: اى دشمن خدا! پنداشتى خداوند چنین گناهى را بر تو مى پوشاند؟ آن مرد گفت: تند مرو، اگر من گناهى کرده ام، تو مرتکب سه گناه شده اى! پرسید: کدام گناه؟

گفت: اول آن که، خداوند متعال مى فرماید: (تجسس نکنید)۳۴ و تو کرده اى; دوم آن که، خداوند مى فرماید: (از درها وارد خانه ها شوید)۳۵ و تو از پشت بام وارد شده اى ; سوم آن که، مى فرماید: (اى کسانى که ایمان آورده اید، به خانه هایى جز خانه خود وارد نشوید، مگر این که آشنایى دهید و اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام کنید)۳۶ و تو بى اجازه و بى سلام وارد خانه دیگران شده اى. ۳۷

خلیفه گفت: اگر از تو بگذرم، راه خیرى هست؟ گفت: آرى. سپس خلیفه او را بخشید و از خانه خارج شد و او را به حال خود رها کرد.

البته در این جا باید یاد آور شویم کارهاى خلافى که باندهاى خلاف کار در مخفى گاه ها و لانه هاى فساد براى انحراف جوانان و به دام انداختن افراد ساده و ضعیف و مبارزه با حکومت حق انجام مى دهند، جرمى است اجتماعى و نه شخصى; از این رو حق برخورد قانونى با رعایت مقررات براى دستگاه هاى قضایى محفوظ است.

در اجراى هر چه بهتر امر به معروف و نهى از منکر، نکات مهم دیگرى وجود دارد; مانند:

بازگو کردن خوبى هاى افراد در هنگام نهى از منکر یا تشویق عاملان به معروف، مخفیانه بودن امر و نهى، بهره گیرى از روش سکوت و نادیده گرفتن لغزش ها در بعضى اوقات، خوددارى از نهى از منکر به هنگام خشم و … که براى پرهیز از طولانى شدن بحث، به همین مقدار بسنده مى کنیم.
آثار امر به معروف و نهى از منکر
۱ ـ عزّت و سربلندى

جامعه اى که خود را نسبت به تغییر و تحولات درونى مسئول دانسته و در مقابل ضعف ها و کاستى ها از خود عکس العمل نشان مى دهد و براى آن چاره جویى مى کند، جامعه اى زنده و پر تحرک خواهد بود. چنین جامعه اى براى انجام کارهاى فرهنگى و از بین بردن جهل و نادانى و یا آفت زدایى و خشکاندن گنداب هاى فساد، مردانه به میدان مى آید و از دل و جان از ارزش هاى خود پاسدارى مى کند و بدین وسیله، خود را عزیز و سربلند نگاه مى دارد. اجراى امر به معروف و نهى از منکر نیز در همین راستا بررسى مى شود; به عبارت دیگر در جامعه اى که این فریضه الهى اجرا مى شود، ضمن تقویت و نفوذناپذیر کردن بنیه دفاعى جامعه، افراد آن را نیز از گزند دشمن محفوظ و همواره عزیز و سربلند مى دارد.

قرآن کریم مى فرماید: (شما به این دلیل با ارزش ترین امت ها هستید که امر به معروف و نهى از منکر مى کنید. )۳۸

پیامبر گرامى اسلام (ص) مى فرماید: (باید امر به معروف و نهى از منکر کنید، در غیر این صورت بَدان بر شما مسلط مى شوند و آن گاه خوبانتان دعا مى کنند (و خواسته هاى خود را مطرح مى کنند)، اما جوابى داده نمى شود. )۳۹

استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) در توضیح معناى سخن پیامبر(ص) مى فرماید: معناى حدیث (این نیست که خدا را مى خوانند و خدا دعاى آنها را مستجاب نمى کند، معنایش این است: وقتى که امر به معروف و نهى از منکر را ترک کنند، آن قدر پست مى شوند، آن قدر رعبشان، مهابتشان (شوکت و عظمتشان)، عزتشان و کرامتشان از بین مى رود که وقتى به درگاه همان ظلمه [ستم کاران ] مى روند، هر چه ندا مى کنند، به آنها اعتنا نمى شود [ یعنى حضرت مى فرماید] اگر مى خواهید عزت داشته باشید و دیگران روى شما حساب کنند، امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید. اگر امر به معروف و نهى از منکر نداشته باشید، اولین خاصیّت آن ضعف شماست، پستى و ذلت شماست، دشمن هم روى شما حساب نمى کند.)۴۰
۲ ـ استوارى پایه هاى دین

امام باقر(ع) در حدیثى به مهم ترین آثار امر به معروف و نهى از منکر اشاره کرده و مى فرمایند: (امر به معروف و نهى از منکر، راه پیامبران و شیوه صالحان است. واجب بزرگى است که با آن، فریضه هاى دیگر برپا مى شود و راه ها امن و کسب و کارها حلال مى گردد. آنچه به ستم ستانده شده، به صاحبان آن بازگردانده مى شود. زمین ها آباد، از دشمنان انتقام گرفته و امور پا بر جا مى شود). ۴۱ به فرموده آن حضرت، پایه و استوانه نماز، روزه، حج، جهاد، خمس، زکات و سایر دستورات دین، امر به معروف و نهى از منکر است.

استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) در این باره مى فرماید: (امر به معروف و نهى از منکر، یگانه اصلى است که ضامن بقاى اسلام است… اصلاً اگر این اصل نباشد، اسلامى نیست… آیا یک کارخانه بدون بازرسى و رسیدگى دائمى مهندسین متخصص که ببینند چه وضعى دارد، قابل بقاست؟ اصلاً آیا ممکن است یک سازمان همین طور به حال خود باشد، هیچ در باره اش فکر نکنیم و در عین حال به کار خود ادامه دهد؟ ابداً. جامعه هم، چنین است. )۴۲

امام حسین(ع) نیز در کلامى زیبا به همین نکته اشاره مى کند و مى فرماید: (اگر امر به معروف و نهى از منکر اجرا گردد، همه واجبات، چه آسان و چه سخت، پا بر جا خواهد بود. )۴۳

بى توجهى به این مسئولیت اجتماعى، باعث رنگ باختن معنویات و چیرگى هواهاى نفسانى در فرد و جامعه مى شود و در نتیجه، زمینه براى حاکمیت هواپرستان و ستمگران فراهم خواهد شد. در این هنگام است که به فرموده امام حسین (ع) باید فاتحه اسلام را خواند: (فعلى الاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید; با اسلام باید خداحافظى کرد هنگامى که کسى مثل یزید، زمامدار مردم گردد. )۴۴
۳ ـ امنیت

امنیت، یکى از نیازهاى اساسى افراد و اجتماعات است که از راه امر به معروف و نهى از منکر تأمین مى شود.

رونق کسب و کار و تجارت و سامان یابى امور مختلفِ فرهنگى، اقتصادى و سیاسى در هر جامعه اى، به امنیت ارتباط دارد. اگر محیط خانه، مدرسه، دانشگاه، کارخانه، بازار، شهر و جاده ایمن نباشد و اموال و نوامیس مردم هر لحظه از سوى دزدان، زیاده خواهان و اراذل و اوباش تهدید شود، ترس و اضطراب و آشفتگى بر همگان سایه خواهد انداخت و آرامش و آسایش عمومى از بین خواهد رفت و جرأت هر کارى از مردم گرفته خواهد شد.

اجراى مقررات دینى و قوانین اجتماعى و نظارت دائمى دستگاههاى مربوط; مانند نیروهاى انتظامى و نیز مراقبت هاى عمومى صالحان و نیکان، از زیاده خواهى ها و تجاوز فرصت طلبان و سوء استفاده کنندگان جلوگیرى خواهد کرد و امنیت و آرامش عمومى را به ارمغان خواهد آورد. امام باقر(ع) مى فرماید (…و تأمن السبل;۴۵ اجراى امر به معروف و نهى از منکر، راه ها را امن خواهد کرد. )
۴ ـ کسب حلال

بعضى افراد براى پیدا کردن پول به هر کارى متوسل مى شوند. اینان به علت ناآگاهى و یا تربیت نادرست، به دنبال کسب حلال نیستند و تنها در این فکرند از راه هایى مانند تقلّب، رشوه، احتکار، قاچاق، گران فروشى یا کم فروشى و غیر آن، بر درآمدهاى خود بیفزایند. بى توجهى به این دست از خلاف کارى ه، سبب رواج درآمدهاى نامشروع در بین مردم و رخنه لقمه هاى حرام در زندگى افراد مى شود که زیان ها و آسیب هاى جبران ناپذیرى را به دنبال خواهد داشت. بنابر این باید از راه امر به معروف و نهى از منکر، ناآگاهان را به شغل هاى حلال و درآمدهاى مشروع آگاه ساخت و آنان را از کارهاى خلاف باز داشت.

اجراى این وظیفه الهى به حدى ثمربخش است که گاهى چنین افرادى وقتى مى بینند جامعه به عنوان یک منکر به شغل آنان نگاه مى کند، خود به خود به دنبال کسب و کارهاى حلال و درآمدهاى مشروع خواهند رفت. از این رو امام باقر(ع) مى فرماید: (…و تحل ّ المکاسب;۴۶ یکى دیگر از فواید امر به معروف و نهى از منکر این است که کسب و کارها حلال مى شود. )

آبادانى کشور، باز پس گرفتن حقوق پایمال شده افراد، مبارزه با تبغیض ها و بسیارى از اصلاحات اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى، از پیامدهاى مهم اجراى امر به معروف و نهى از منکر به شمار مى رود که به علت محدودیت صفحات، از شرح آن خوددارى مى کنیم.
موانع امر به معروف و نهى از منکر
متأسفانه با وجود اهمیت و آثار و برکاتى که امر به معروف و نهى از منکر دارد، حتى در این زمان که به برکت جمهورى اسلامى این همه امکانات فرهنگى ـ تبلیغى در دسترس است، باز آن گونه که باید به این واجب الهى توجه نمى شود. در بررسى علل این بى مهرى، به سه عامل اساسى برمى خوریم که به طور فشرده یادآور مى شویم:
۱ ـ ترس
عده زیادى به دلیل ترس از به خطر افتادن جان و مال و پست و مقام خود، شانه از زیر بار این مسؤلیت خالى مى کنند و از ترس این که مبادا حقوق و مزایا و میز ریاست را از دست بدهند، در برابر بى عدالتى ه، هرزگى ه، و فسادهایى که در اجتماع و یا در ادارات و مؤسسات دیده مى شود، اعتراضى نمى کنند و از امر به معروف و نهى از منکر دورى مى نمایند. امام حسین(ع) در تفسیر آیه ۸۱ از سوره مائده، در باره گروهى از بنى اسرائیل که گرفتار عذاب شدند، مى فرماید: (آنان با این که فساد و زشتى هاى ستمگران را مى دیدند، اما به دلیل [ ترس از پست و مقام و ثروت ] و آنچه برخوردار مى شدند، آنان را نهى نمى کردند. )۴۷

این قبیل خصلت هاى ناپسند، ناشى از ضعف ایمان به خداست، چرا که انسان هاى مؤمن به جز خد، از کسى نمى ترسند و اندوهگین نمى شوند. آنان بر اساس پیام هاى خداوند که فرمود: (به هر کس هر آنچه را بخواهد مى بخشد)۴۸ و (به هر کس بخواهد سودى رساند، کسى را یاراى باز داشتن آن نیست)، ۴۹ همه چیز را به دست خدا مى دانند و معتقدند همان طور که امام على(ع) فرمود: (امر به معروف و نهى از منکر، نه مرگى را نزدیک مى کند و نه رزق و روزى انسانى را کاهش مى دهد. )۵۰

اگر تیغ عالم بجنبد ز جاى

نبرد رگى تا نخواهد خداى
۲ ـ طمع
عده اى به دلیل طمع و زیاده خواهى، امر به معروف و نهى از منکر نمى کنند. با این که حق و حقیقت و حق گو و حق جو را مى شناسند، در عین حال در مقابل آن جبهه گیرى مى کنند و با باطل و ستم کار براى رسیدن به ثروتى بیشتر یا مقامى بالاتر، همراه مى شوند.

دین دارى با طمع ورزى، سازش ندارد. امام حسین(ع) در وصیت خود چنین نوشت: (انگیزه قیام من، هوا و هوس و زیاده خواهى و تمایلات بشرى نیست، من نمى خواهم فساد به پا کنم و یا ستمگر باشم; بلکه هدف من، اصلاح امت جدم است و مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم. )۵۱

موحّد چه در پاى ریزى زرش

چه شمشیر هندى نهى بر سرش

امید و هراسش نباشد زکس

بر این است بنیاد توحید و بس۵۲
۳ ـ بهانه جویى و عذر آوردن

گاهى افراد براى شانه خالى کردن از زیر بار مسئولیت هاى اجتماعى، به توجیه گناه یا حق به جانب نشان دادن گناه کار مى پردازند. قرآن کریم در باره عده اى که از شرکت در جنگ احزاب خوددارى کردند و بهانه آوردند که خانه هاى ما حفاظ ندارد و ما از ناموسمان در امان نیستیم، مى فرماید: (و گروهى از آنها از پیامبر رخصت طلبیدند، گفتند: خانه هاى ما را حفاظى نیست، خانه هایشان بى حفاظ نبود، مى خواستند بگریزند. )۵۳

متأسفانه بهانه جویى و عذر تراشى به شکل هاى گوناگون در همه اجتماعات بوده و هست. امروزه افراد زیادى را مى بینیم که با روش هاى نامربوط سعى دارند سکوت خود را در برابر منکرات توجیه کنند; مانند این که مى گویند: (هر کس را در گورى مى گذارند، جوان است بگذار خوش باشد، صلاح مملکت خویش خسروان دانند، خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو، سرى که درد نمى کند دستمال نمى بندند، دلا خو کن به تنهایى که از تنها بلا خیزد / سعادت آن کسى دارد که از تنها بپرهیزد، و نظایر آن.

باید توجه داشت که سر باز زدن از این واجب الهى، جنگ با خداست. امام صادق(ع) مى فرماید: (کسى که منکرى را ببیند و با آن مبارزه نکند، در حالى که قدرت دارد، او دوست مى دارد که خدا نافرمانى شود و کسى که نافرمانى خدا را دوست داشته باشد، در مقابل خدا به دشمنى و ستیز برخاسته است. ۵۴
پى نوشت ها:

۱ ـ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۹۵، ح ۶٫

۲ ـ مجمع البحرین، واژه معروف و منکر.

۳ ـ المفردات فى الفاظ القرآن، واژه معروف و منکر.

۴ ـ توبه(۹) آیه ۷۱٫

۵ ـ نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدى، ص ۴۲۹، قصار ۳۷۴٫

۶ ـ صحیح بخارى، ج ۲، ص ۸۸۲٫

۷ ـ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۸۸٫

۸ ـ همان، ج ۹۷، ص ۸۱٫

۹ ـ در تحریر الوسیله امام(ره)، ج ۱، ص ۴۷۵ ـ ۴۷۶، همه شرایط آورده شده است.

۱۰ ـ حماسه حسینى، ج ۲، ص ۸۲ ـ ۸۳٫

۱۱ ـ تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۴۶۷، مسئله ۱٫

۱۲ـ آیه الله حسین نورى همدانى، امر به معروف و نهى از منکر، ص ۱۵۳ـ۱۵۵٫

۱۳ ـ حماسه حسینى، همان، ص ۱۳۱ـ۱۳۲٫

۱۴ ـ تحریر الوسیله، همان، ص ۴۷۲ـ۴۷۳٫

۱۵ ـ همان.

۱۶ ـ حماسه حسینى، همان، ص ۱۲۹ـ ۱۳۰، با اندکى تغییر.

۱۷ ـ همان، ص ۹۴ـ ۹۵، با اندکى تغییر.

۱۸ ـ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۱۳٫

۱۹ ـ حماسه حسینى، همان، ص ۹۹، با اندکى تغییر.

۲۰ ـ همان.

۲۱ ـ نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدى، خطبه ۱۶۸٫

۲۲ ـ همان، ص ۴۸۱٫

۲۳ ـ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۲۷٫

۲۴ ـ صحیح بخارى، ج ۱، ص ۳۱٫

۲۵ ـ حماسه حسینى، همان، ص ۹۹ ـ۱۰۰٫

۲۶ ـ همان، ص ۱۰۶٫

۲۷ ـ مرتضى مطهرى، ده گفتار، ص ۶۷ـ۶۸٫

۲۸ ـ صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۶۳٫

۲۹ ـ ده گفتار، ص ۶۹٫

۳۰ ـ داستان این واقعه در آیات ۱۷ تا ۳۳ سوره (قلم) و تفسیر نمونه، ج ۲۴ آورده شده است.

۳۱ ـ برگرفته از: ده گفتار، ص ۶۸٫

۳۲ ـ طه(۲۰) آیه ۴۴٫

۳۳ ـ آل عمران(۳) آیه ۱۵۹٫

۳۴ ـ حجرات (۴۹) آیه ۱۲٫

۳۵ ـ بقره (۲) آیه ۱۵۹٫

۳۶ ـ نور(۲۴) آیه ۲۷٫

۳۷ ـ کنزل العمال، ج ۳، ص ۸۰۸، حدیث ۸۸۲۷٫

۳۸ ـ آل عمران(۳) آیه ۱۱۰٫

۳۹ ـ فروع کافى، ج ۴، ص ۵۶٫

۴۰ ـ حماسه حسینى، همان، ص ۴۵٫

۴۱ ـ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۹۵، ح ۶٫

۴۲ ـ جامعه و تاریخ، ص ۲۳۶٫

۴۳ ـ تحف العقول، ص ۲۳۷٫

۴۴ ـ بحا رالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۶٫

۴۵ ـ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۹۵٫

۴۶ ـ همان.

۴۷ ـ تحف العقول، ص ۲۳۷٫

۴۸ ـ ذاریات (۵۱) آیه ۲۲٫

۴۹ ـ یونس (۱۰) آیه ۱۰۷٫

۵۰ ـ نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدى، خطبه ۱۵۶٫

۵۱ ـ تاریخ طبرى، ج ۶، ص ۱۹۷٫

۵۲ ـ گلستان سعدى، باب هشتم.

۵۳ ـ احزاب(۳۳) آیه ۱۳٫

۵۴ ـ مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۷٫

پدیدآورنده: نادعلى صالحى

منبع:http://www.hawzah.net

امر به معروف و نهی از منکر در کلام علی علیه السلام
الف: فضیلت امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف برتر از جهاد
حضرت علی علیه السلام اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر را در مقایسه با جهاد در راه خدا این گونه بیان می فرمایند: همه اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر مثل قطره در مقابل دریاست. همچنین امام علیه السلام در پاسخ به این شبهه که ممکن است بر اثر امر به معروف و نهی از منکر جان یا روزی کسی به خطر بیفتد می فرمایند:

امر به معروف و نهی از منکر نه اجل کسی را نزدیک می سازد و نه روزی او را کم می کند.
امر به معروف و نهی از منکر دو صفت الهی

حضرت علی علیه السلام در اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر، آن دو را اوصاف الهی می شمارند: امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از صفات پسندیده خداوند سبحان است و این دو مرگ کسی را نزدیک نمی کنند و روزی را نمی کاهند.
امر به معروف برترین اعمال

علی علیه السلام در تبیین اهمیّت مسأله امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند:

«امر به معروف با فضلیت ترین اعمال بندگان خداست» و در جای دیگر می فرمایند: هدف نهایی دین امر به معروف و نهی از منکر و بر پاداشتن حدود الهی است.
امر به معروف و نهی از منکر، نوعی از جهاد

از علی علیه السلام درباره ایمان سؤال کردند، آن حضرت فرمودند: ایمان بر چهار ستون صبر، یقین، عدل و جهاد استوار است، حضرت در ادامه و در معرفی بیشتر جهاد اضافه می کنند: جهاد که از پایه های اصلی ایمان است خود بر چهارگونه انجام می گیرد که دو صورت آن امر به معروف و نهی از منکر است… هر که امر به معروف را به جای آورد، با مومنان همراهی کرده و آن ها را نیرومند ساخته است و هر که نهی از منکر کند در حقیقت بینی منافقان و افراد دو رو را به خاک مالیده است.
ب: تشویق به امر به معروف و نهی از منکر

در موارد بسیاری علی علیه السلام مردم را به امر به معروف و نهی از منکر تشویق فرموده اند؛ به عنوان نمونه به چهار مورد اشاره می شود:
دستور به اجرای امر به معروف و نهی از منکر

حضرت درمناسبت ها و موقعیت های گوناگونی از افراد می خواهند که این دو تکلیف را به جای آورند. از جمله می فرمایند: عمل کننده به نیکی و بازدارنده از شرّ و بدی باش. نیز می فرمایند: امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر باش.
سبقت گیری در امر به معروف

مردم بیشتر در امور مادی نظیر کسب مقام و مال به رقابت می پردازند. علی بن ابیطالب علیه السلام به عنوان رهبری الهی که مسئولیّت نشان دادن راه های واقعی کمال را به عهده دارد راه صحیح سبقت گیری را این گونه بیان می کنند:

ای مردم اگربه ناچار می خواهید باهم رقابت کنید، پس چه بهتر که در برپایی حدود الهی و امر به معروف برهم پیشی گیرید و سعی کنید هر یک از شما بیشتر و بهتر از دیگری در این عرصه بکوشد.
اظهار رضایت از آمرین به معروف و ناهین از منکر

چون مردم مصر در مقابل ستم و فساد و تباهی ایستادگی کردند و از رهبران خود در خواست کردند که احکام الهی را رعایت کنند و از ستم خودداری کنند، این کار آن ها که مصداق کامل امر به معروف نهی از منکر، موجب خوشنودی علی علیه السلام شده بود. از این رو آن حضرت هنگامی که مالک اشتر را به عنوان استاندار مصر به آن سرزمین فرستادند، طیّ نامه ای که نوشتند از کار آن ها قدردانی کردند. حضرت در آن نامه فرمودند: این نامه از بنده خدا علی امیرالمؤمنین به سوی آن دسته از مردم مصر است که برای خدا به خشم آمدند، در آن هنگام که در زمین نافرمانی خدا می شد و حقّ خدا رعایت نمی شد و ستم در همه جا شایع بود و نه به معروف عمل می شد و نه از منکر و زشتی جلوگیری به عمل می آمد….
منع از ترک امر به معروف و نهی از منکر

شیوه دیگر از تشویق به رعایت تکلیف امر به معروف و نهی از منکر این است که گاه حضرت به جای امر مستقیم به اجرای این دو تکلیف از ترک این دو مهّم منع فرمودند و می گفتند: از پشت کردن به یکدیگر و ترک امر به معروف و نهی از منکر پرهیز کنید.

ج: ترک امر به معروف… و آثار آن
تسلط بدکاران نتیجه ترک امر به معروف و نهی از منکر

وقتی علی بن ابیطالب علیه السلام دربستر شهادت قرار گرفتند، به امام حسن و امام حسین علیه السلام سفارش های بسیاری درباره رعایت احکام و مقررات اسلامی و نحوه شرکت در فعالیت های اجتماعی کردند.از جمله مواردی که در آن سفارش ها به چشم می خورده توجّه به امر به معروف و نهی از منکر است: امام علیه السلام در قسمتی از این مطالب می فرمایند: از تشویق همدیگر به انجام کارهای شایسته و بازداشتن از ارتکاب کار زشت خودداری نکنید و بدانید که اگر این کار راترک کردید بدکاران بر شما مسلط می شوند. وقتی آن ها مسلط شدند هر اندازه دعا کنید دعای شما قبول نمی شود….
عذاب و لعنت و… نتیجه امر به معروف و…

در خطبه قاصعه علی علیه السلام هشدار می دهند و می فرمایند: خداوند سبحان گذشتگان را از رحمت خود دور نکرد مگر به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ یعنی افراد سفیه را که بی خردانه مرتکب گناه می شدند برای نافرمانی هایشان از رحمت خود دور ساخت و خردمندان و صاحبان اندیشه راهم به جهت ترک نهی از منکر دچار عذاب و لعن کرد.
از دست دادن نیروی تشخیص

از آثار بسیار خطرناک ترک امر به معروف و نهی از منکر آن است که قدرت تشخیص امور از انسان گرفته می شود. ابوجحیفه، از یاران مورد اعتماد علی علیه السلام می گوید: شنیدم که امیرالمومنین علیه السلام درباره امر به معروف و نهی از منکر می فرمودند: بر اثر دور ماندن از رحمت الهی اوّل چیزی که از آن محروم می شوید جهاد با دست است، سپس با زبان و بعد از آن جهاد با قلب هایتان است. آنگاه فرمودند:

کسی که حتی با قلبش به طرفداری از نیکی ها و مبارزه با منکرات برنخیزد، قلبش واژگون می شود یعنی توان تشخیص نیک و بد را از دست می دهد.
شکایت از تارکان امر به معروف و نهی از منکر

علی علیه السلام در ضمن خطبه ای دشمن ترین مردم را در نزد پروردگار عالم دو طایفه معرفی می کنند: دسته اوّل کسانی اند که به جهت نافرمانی خداوند، آن ها را به خودشان واگذاشته است. دسته دوّم گروهی اند که نادانی ها را در خودجمع کرده اند و افراد ناآگاه را گمراه می کنند.

آن حضرت در ادامه می فرمایند: به خدا شکایت می کنم از آن گروهی که با جهل و نادانی زندگی می کنند و در گمراهی می میرند. در نزد آن ها چیزی زشت تر از معروف و پسندیده تر از منکر نیست. اگر کتاب خدا را به صورت صحیح به آن ها ارائه کنید وقعی نمی نهند، ولی اگر در احکام خدا به گونه ای که با میل آن ها هماهنگ شود تحریفی انجام گیرد، آن را با اشتیاق می پذیرند.
ه : وضع امر به معروف و نهی از منکر در آخرالزمان
حضرت امیر علیه السلام در یکی از خطبه ها، ضمن اخبار از حوادث بعد از خود می فرمایند: بعد از من روزگاری خواهد آمد که چیزی در آن پنهان تر از حقّ و آشکارتر از باطل نخواهد بود. و در شهرها چیزی زشت تر از کار نیک و زیباتر از اعمال زشت و منکر نخواهد بود.
و: فلسفه امر به معروف و نهی از منکر و آثار آن
برای امر به معروف و نهی از منکر حکمت های بسیار نقل شده است اما آنچه در برخی از سخنان علی علیه السلام آمده است چنین است:
امر به معروف و نهی از منکر، مایه اصلاح عوام

علی بن ابیطالب علیه السلام در مورد حکمت امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند: خداوند متعال فرماندادن به کارهای پسندیده را برای اصلاح عوام و سوق دادن آن ها به راه رستگاری و سعادت واجب کرد. همینطور نهی از منکر و باز داشتن از کارهای ناپسند را واجب فرمود تا از کارهای ناشایست و ارتکاب معاصی کم خردان جلوگیری شود.
موجب سلامت دنیا و آخرت است

امر به معروف و نهی از منکر درفرهنگ اسلامی (برخلاف نظر اغلب مردم که گمان می کنند پایبندی به این دو تکلیف ممکن است به مصالح دنیوی فرد ضرر داشته باشد) از جمله عوامل حفظ سلامت دنیا و حتی آخرت انسان هاست. علی علیه السلام در این باره می فرمایند:

هر که در او سه چیز وجود داشته باشد دنیا و آخرتش سالم خواهد بود: اوّل این که امر به معروف کند و اگر کسی او را به معروف امر کرد آن را بپذیرد. دوّم این که از کارهای زشت نهی کند و خود نیز از مرتکب شدن منکران بپرهیزد.
پابرجایی شریعت و توانمندی مومنان

از علل تشریع امر به معروف برپایی دین ذکر شده است. حضرت امیر علیه السلام می فرمایند: استواری و برپایی دین نتیجه امر به معروف و نهی از منکر است. در جای دیگر می فرمایند: هر که امر به معروف کند، مومنان را تقویت کرده و پشت آن ها را محکم ساخته است و کسی که نهی از منکر کند بینی منافقان را به خاک مالیده است.
ز: مراتب امر به معروف و نهی از منکر
نهی از منکر به شکل های مختلف قابل اجراست و مراتب آن از جهت ثواب و ارزش با همدیگر متفاوتند. علی علیه السلام می فرمایند: گروهی از مردم با دست و زبان و قلب خود به مبارزه با منکرات می پردازند. این طایفه همه خصلت های نیک را در خود جمع کرده اند. گروهی تنها با زبان و قلب، و نه با دست، به مبارزه با منکر برمی خیزند که این طایفه به دو خصلت نیک تمسک جسته اند یکی را رها ساخته اند. گروهی دیگر تنها با قلب خود به مبارزه با منکر می پردازند و مبارزه با دست و زبان را وا می نهند. این گروه تنها به یک خصلت نیکو اکتفا کرده اند امّا دسته ای هم هستند که نه با زبان و نه با قلب و نه با دست با منکرات مبارزه نمی کنند. این ها در حقیقت مردگان زنده نمایند.
ح: ذم آمران بی عمل
در یکی از خطبه های نهج البلاغه علی علیه السلام مردم را نصیحت می کنند و به آن ها از ناپایداری دنیا سخن می گویند و سفارش می کنند که وظایف خود را به طور دقیق انجام دهند در قسمتی از آن می فرمایند:

لَعَنَ اللّه ُ الامرینَ بِالْمَعْروُف التارِکیِنَ لَهُ وَ النّاهیِنَ عَنِ الْمُنْکَر الْعامِلیِنْ بِهِ

خدا لعنت کند کسانی را که امر به معروف می کند، ولی خود به آن پایبند نیستند و نهی از منکر می کنند، ولی خود مرتکب آن می شوند.

این کار نشانه گمراهی

امام علی علیه السلام می فرمایند: در گمراهی فرد همین بس که مردم را به چیزی امر کند که خود آن را به جا نمی آورد و از چیزی باز دارد که خود آن را ترک نمی کند.
پدیدآورنده: میرصادق سیدنژاد

منبع:http://www.hawzah.net