آیت الله العظمی بهجت ره

۱۴ گوهر حکیمانه:

۱٫

کجا رفتند کسانى که با صاحب الزمان ـ علیه السّلام ـ ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کرده ایم که قطع ارتباط نموده ایم و گویا هیچ چیز نداریم، آیا آنها از ما فقیرتر بودند؟!

۲٫

کتاب نهج البلاغه با این علوّ مرتبه اش « یَلیقُ حِفْظُهُ وَ تَدْریسُهُ وَ بَیانُ خُطَبِهِ عَلَى الْمَنابِرِ. »؛ (شایسته است حفظ و تدریس آن و این که خطبه هاى آن بر بالاى منبرها بیان شود.)

۳.

ما قرآن و عترت همراهمان هست ، ولى مى گوییم آقا چیزى بگو که حالم خوب بشود، دارم مى میرم !

۴٫

نهج البلاغه براى شیعه بلکه براى هر کس که غیر معاند باشد، کتاب با عظمت و بزرگى است، و ما باید در اثر کثرت مراجعه و مباحثه، آن را حفظ باشیم. و براى فهم آن احتیاج به عربیّت و بلاغت داریم.

۵٫

 واى بر ما از آن روزى که قرآن یا عترت را از ما بگیرند. گرفتن هر کدام گرفتن دیگرى هم هست، زیرا این دو از هم جدا نمى شوند: « لَنْ یَفْتَرِقا » نه در خارج و نه در اعتقاد « حَتّى یَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ » (۱)؛ (تا این که در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.) تنها کسانى از حوض خواهند نوشید که با قرآن و عترت با هم باشند، عدّه اى هستند که همیشه مؤفّقند، ولى بعضى مانند کودک یتیم بدون سرپرست هستند و به عمد و یا بدون عمد به هر جهت روى مى آورند، البته فى الجمله معذور هستند.

۶٫

 اهل بیت (علیهم السلام ) همه ، نور واحدند، لذا انسان به هر کدام متوسل شود، از دیگرى جواب مى گیرد. البته مصححى در کار است . هم چنان که از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم ) حاجت خواسته اند و ایشان به حضرت امیر (علیه السلام ) و آن حضرت به امام حسن (علیه السلام ) تا امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) حواله داده اند؛ زیرا، مجرى امور، در این زمان ، آن حضرت است .

۷٫

ما نباید خود را با اهل سنّت قیاس کنیم، ما باید رضا و میل امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ را در کارها به دست آوریم، چه در مصرف سهم امام ـ علیه السّلام ـ و چه در کارهاى اجتماعى دیگر.

۸٫

چه کنیم که معرفت به نورانیّت ائمّه ـ علیهم السّلام ـ نصیبمان گردد بعد از نمازها بخوانیم و بخواهیم:

 «أَللّهُمَّ، عَرِّفْنِى نَفْسَکَ…»(۲)

۹٫

اهل بیت (علیهم السلام ) همه ، نور واحدند، لذا انسان به هر کدام متوسل شود، از دیگرى جواب مى گیرد. البته مصححى در کار است . هم چنان که از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم ) حاجت خواسته اند و ایشان به حضرت امیر (علیه السلام ) و آن حضرت به امام حسن (علیه السلام ) تا امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) حواله داده اند؛ زیرا، مجرى امور، در این زمان ، آن حضرت است .

۱۰٫

مهمّ تر از دعا براى تعجیل فرج حضرت مهدى ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ ، دعا براى بقاى ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او مى باشد.

۱۱٫

سبب غیبت امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ خود ما هستیم زیرا دستمان به او نمى رسد، وگرنه اگر در میان ما بیاید و ظاهر و حاضر شود چه کسى او را مى کُشد؟!

 آیا جنّیان آن حضرت را مى کشند، یا قاتل او انسان است؟!

 ما از پیش در طول تاریخ ائمّه ـ علیهم السلام ـ، امتحان خود را پس داده ایم که آیا از امام تحفّظ، و اطاعت مى کنیم، و یا این که او را به قتل مى رسانیم؟!

انحطاط و پستى انسان به حدّى است که قوم حضرت صالح ـ علیه السّلام ـ ناقه ى صالح را با این که وسیله ى ارتزاق و نعمت آن ها بود، پى کردند، چنان که قرآن کریم درباه ى آن مى فرماید:

 «لهَا شِرْبٌ وَ لَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ»(۱) یعنى، یک روز آب سهم شما باشد و روز دیگر سهم آن. آن ناقه، یک روز آب چاه را مى خورد و در عوض به آن ها شیر مى داد!

 بنابراین، همان گونه که ممکن است عُقلا خزینه و انبار نعمت خود را نابود کنند، هم چنان که ناقه ى صالح را کشتند، امکان دارد که ما انسان هاى عاقل(!) نیز امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ را که تمام خیرات از او است و از ناقه ى صالح بالاتر و پر فیض تر است براى اغراض شخصیّه ى خود به قتل برسانیم!

۱۲٫

کجا رفتند کسانى که با صاحب الزمان ـ علیه السّلام ـ ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کرده ایم که قطع ارتباط نموده ایم و گویا هیچ چیز نداریم، آیا آنها از ما فقیرتر بودند؟!
اگر بفرمایید:

 به آن حضرت دسترسى نداریم؟

جواب شما این است که:

 چرا به انجام واجبات و ترک محرّمات ملتزم نیستید، و او به همین از ما راضى است؛ زیرا:
« أَوْرَعُ النّاسِ مَنْ تَوَرَّعَ عَنِ الْمـُحَرَّمَاتِ. »(۱)پرهیزگارترین مردم، کسى است که از کارهاى حرام بپرهیزد.
ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نِقابِ دیدار ما از آن حضرت است.

۱۳٫

حرم مطهر حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ نعمت بزرگ و گرانقدرى است که در اختیار ایرانى هاست، عظمتش را خدا مى داند، به حدّى که امام جواد ـ علیه السّلام ـ مى فرماید:

« زِیارَهُ أَبى أَفْضَلُ مِنْ زِیارَهِ الْحُسَیْنِ ـ علیه السّلام ـ؛ لأِنَّ الْحُسَیْنَ ـ علیه  السّلام ـ یَزُورُهُ الْعامَّهُ وَ الْخاصَّهُ، وَ أَبى لایَزُورُهُ إِلاَّ الْخاصَّهُ. »زیارت پدرم [امام رضا ـ علیه  السّلام ـ] از زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ افضل است، زیرا امام حسین ـ علیه السّلام ـ را عامّه و خاصّه زیارت مى کنند، ولى پدرم را جز خاصّه [شیعیان دوازده امامى] زیارت نمى کنند.

۱۴٫

ما باید انتظار فرج حضرت غائب ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ را داشته باشیم، و فرجش را فرج عموم بدانیم، و در هر وقت و هر حال باید منتظر باشیم، ولى آیا مى شود انتظار فرج آن حضرت را داشته باشیم، بدون مقدمات و تحمّل ابتلائاتى که براى اهل ایمان پیش مى آید؟!
با این حال، چه اشکالى دارد که تعجیل فرج آن حضرت را با عافیت بخواهیم، یعنى این که بخواهیم بیش از این بلاها که تا به حال بر سر مؤمنین آمده، بلاى دیگرى نبینند؟!

منبع:  http://www.mtb.ir

مطالب مرتبط: