اذان ؛ ندای آسمانی و ملکوتی
منابع مقاله:
مجله مکتب اسلام، شماره ۳ (سال ۸۲)، نساجی زواره، اسماعیل؛
نوشتار حاضر بحثی است پیرامون اذان از ابعاد گوناگون مانند: محتوای اذان، تشریع اذان، جایگاه اذان از نظر تبلیغی، احکام فقهی اذان، حذف جمله «حی علی خیرالعمل » از اذان توسط خلیفه دوم و آثار و فواید اذان .
ندای ملکوتی
هر دولتی در هر عصر و زمانی برای برانگیختن عواطف و احساسات ملت خود و دعوت آنها به وظایف فردی و اجتماعی از شعارهایی استفاده می کند .
مسیحیان در گذشته و امروز با نواختن صدای «ناقوس » پیروان خود را به کلیسا دعوت می کنند، ولی در اسلام برای این دعوت از شعار «اذان » استفاده می شود که به مراتب رساتر و مؤثرتر است .
جذابیت این شعار اسلامی به قدری است که به قول نویسنده تفسیر «المنار»:
«بعضی از مسیحیان، هنگامی که اذان اسلامی را می شنوند، به عمق و عظمت تاثیر آن در روحیه شنوندگان اعتراف می کنند» (۱) .
اذان یک دعوت زنده است . انسان از لحظه ای که صدای اذان به گوشش می رسد، گویی نماز را آغاز می کند . این ندا، زمین و آسمان را به هم پیوند داده و تواضع مخلوق را با عظمت خالق درهم می آمیزد .
چه شعاری از این رساتر که با نام خدای بزرگ آغاز شود و با گواهی به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله، اوج گیرد و با دعوت به رستگاری و عمل نیک فرود آید . با کلمه «الله » شروع شود و با آن پایان پذیرد .
صدای اذان همانند ندای آزادی و نسیم حیات بخش استقلال و عظمت، گوش های مسلمانان راستین را نوازش می دهد و بر جان بدخواهان اضطراب می افکند و این یکی از رمزهای بقای اسلام است، چنان که «گلادستون » – یکی از رجال معروف انگلستان – در برابر جمعی از مسیحیان اظهار داشت:
«تا زمانی که نام محمد صلی الله علیه و آله در ماذنه ها بلند است و کعبه پابرجاست و قرآن رهنما و پیشوای مسلمانان است، امکان ندارد که پایه های سیاست ما در سرزمینهای اسلامی استوار و برقرار گردد» (۲) .
تشریع اذان
پس از هجرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به مدینه، مهاجر و انصار، کم کم در اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله اجتماع کرده و حکومت اسلامی را برپا نمودند; مسجد ساختند و نماز جماعت برپا نمودند و روز به روز بر عظمت و شکوه دین اسلام افزوده شد . بنابراین مسلمانان نیازمند وسیله ای شدند تا مردم را هنگام نماز آگاه سازند . لذا پیشنهادهای مختلفی به پیامبر صلی الله علیه و آله داده شد، اما پیامبر هیچ کدام را نپذیرفت; زیرا بعضی از پیشنهادها رسم یهودیان بود . به همین خاطر در اولین سال هجرت، به فرمان خداوند، اذان; توسط جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل گردید (۳) .
از امام صادق علیه السلام روایت شده است: هنگامی که جبرئیل اذان را بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل کرد، سر مبارک آن حضرت در دامان علی علیه السلام بود . پس جبرئیل جملات اذان و اقامه را بیان کرد . وقتی حضرت بیدار شد، فرمود: ای علی! آیا شنیدی؟ گفت: آری! فرمود: آن را ازبر کردی؟ گفت: آری! فرمود: بلال را صدا کن . علی علیه السلام نیز بلال را صدا زد . وقتی آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله اذان را به او تعلیم داد (۴) و دستور داد در اوقات نماز با صدای بلند و رسا اذان بگوید و او اولین کسی است که در تاریخ اسلام به مقام مؤذنی مفتخر گردید .
حال اگر ملتهای دیگر با نواختن ناقوس ها و یا وسایل دیگر، مردم را به معابد دعوت می کنند در آیین اسلام، اذان مؤذن رمز اجتماع مسلمین برای پرستش خدا در مساجد است .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نه تنها الفاظ اذان را به بلال تعلیم داد، بلکه اوقات آنها را هم به وی یاد داد و به مردم گفت: بلال یک مرد وقت شناس است، هر موقع اذان بگوید، نماز بخوانید (۵) . لذا هرگاه آهنگ ملکوتی اذان به موقع از سینه پرسوز بلال به گوش می رسید، همچون روحی بود که در کالبد مرده مردم دمیده می شد و آنها را زنده می کرد (۶) .
اگرچه در آن روزگار، کسانی بودند که صوتی دل نشین و لهجه ای فصیح تر از بلال داشتند، اما پاک دلی، ایمان و خلوص بلال او را تا آن منزلت رفیع بالا برد . از آن پس بلال همواره همراه پیامبر بود و اذان می گفت .
جایگاه اذان از نظر تبلیغی
اذان یکی از ابزارهای تبلیغ است که در دعوت به اسلام سهم مهمی دارد . اذان مشتمل است بر مسائلی مانند: تکبیر، توحید، شهادت به یگانگی و عظمت خداوند، گواهی به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله، توصیه به نماز و رستگاری و بهترین اعمال و بالاخره با «لا اله الا الله » (توحید) تمام می شود . نکته قابل توجه دیگر در اذان، تکرار جملات است و این تکرار خود یکی از عوامل مؤثر در جلب توجه مخاطبین به اهمیت موضوع است .
همان گونه که کارشناسان تبلیغات نیز معتقدند، تکرار یک پیام از جمله عواملی است که در اقناع، تصدیق و ترغیب مخاطب تاثیر فراوان دارد .
اذان همیشه به عنوان جزئی از عبادت و شعار جاودانه اسلام و گل بانگ توحید مطرح بوده و خواهد بود .
پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «ان الشیطان اذا سمع النداء هرب » (۷) . «هرگاه شیطان صدای اذان را می شنود، فرار می کند» .
و «ان اهل السماء لا یسمعون من اهل الارض شیئا الا الاذان (۸) » . «اهل آسمان از اهل زمین چیزی جز اذان نمی شنوند» .
طبق این دو روایت باید اذان به گونه ای در صحنه باشد که از یک سو موجب طرد شیطان و نابودی مظاهر شیطانی گردد و از سوی دیگر انسان را در ملکوت اعلی سیر دهد و او را با روحیه عرفانی و معنوی آن چنان به معراج ببرد که گویی آسمانها ندای او را می شنوند و از آن ندا لذت برده و به شور و شوق می افتند .
احکام فقهی اذان
همه مذاهب اسلامی، اذان گفتن را «مستحب موکد» می دانند به جز حنبلی ها که می گویند: «واجب کفایی » است (۹) .
اذان بر دو قسم است: اذان اعلام و اذان نماز . اذان اعلام باید اول وقت گفته شود و اذان نماز، متصل به آن ادا شود، هرچند آخر وقت باشد .
اذان در نمازهای واجب یومیه مستحب است، اما در عصر عرفه و جمعه و عشای مزدلفه ساقط می باشد .
برخی گفته اند: علت سقوط اذان در این سه مورد آن است که جمع بین دو نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا مستحب است . لذا با توجه به این که اصل اذان برای اعلام است، در صورتی که همگان آماده نماز دوم هستند، دیگر نیازی به اذان نیست . البته اذان برای هر نماز دوم که با نماز اول جمع شود هم ساقط است (۱۰) .
مستحب است که بعد از تولد کودک یا پیش از نام گذاری او، در گوش راستش «اذان » و در گوش چپش «اقامه » گفته شود، تا به روح بلند او مطالب دل نشین القا شده و در نفس او بذر خداشناسی و توحید پاشیده شود و در دوران کودکی و نوجوانی با همان بذرها بزرگ شده و با پاکیزگی کامل، انسانی مهذب به بار آید .
پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمودند: «یا علی اذا ولد لک غلام او جاریه فاذن فی اذنه الیمنی و اقم فی الیسری فانه لا یضره الشیطان ابدا (۱۱) » . «یا علی هروقت صاحب پسر یا دختری شدی در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بخوان که هرگز شیطان به او زیان نخواهد رساند» .
تصرف خلیفه در اذان
اذان دارای هیجده جمله است که بدون کم و زیاد توسط جبرئیل نازل شد که در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله و دوران خلافت ابوبکر و آغاز خلافت عمر به همین شکل گفته می شد، ولی چون خلیفه دوم، حی علی خیرالعمل را از اذان حذف کرد، اهل تسنن (شافعی، حنبلی، حنفی و مالکی) اذان را پانزده جمله می دانند; یعنی جمله «حی علی خیر العمل » را جزء اذان نمی دانند و جمله «لا اله الا الله » نیز یک بار گفته می شود (۱۲) . و در نماز صبح، به جای «حی علی خیر العمل » می گویند: «الصلاه خیر من النوم »: نماز از خواب بهتر است .
چنانکه گفته شد، عبارت: «حی علی خیر العمل » در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله جزء اذان بود، ولی عمر آن را برداشت و در نماز صبح به جای آن «الصلوه خیر من النوم » ابداع کرد . (این کار در زمانی صورت گرفت که به دستور خلیفه، مسلمانان سرگرم جنگ ها و فتوحات در مناطق مختلف بودند و جهاد در صدر سیاست خلیفه بود) . شخصی از عمر پرسید: به چه دلیل؟ عمر گفت:
«اذا سمع عوام الناس ان الصلاه خیر العمل تهاونوا بالجهاد و تخلفوا عنه (۱۳) » . «هرگاه عوام مردم بشنوند که نماز بهترین عمل است، در مورد جهاد سستی می کنند و در نتیجه از رفتن به میدان جهاد سرپیچی می نمایند» . لذا مسلمانانی که بعد از عمر آمدند – به غیر از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و پیروان ایشان – از عمر پیروی نموده و «حی علی خیر العمل » را از اذان و اقامه حذف کردند! در صورتی که این جمله در طول تاریخ مورد تاکید اهل بیت علیهم السلام و پیروان آنها بوده و جزء ویژگی های مذهب شیعه به شمار می رفته تا جایی که حسین; شهید فخ در زمان هادی، خلیفه عباسی، قیام کرد و دستور داد که مؤذن در اذان خود «حی علی خیر العمل » را بگوید .
ابن ابی عمیر از امام کاظم علیه السلام پرسید: چرا جمله «حی علی خیرالعمل » در اذان ترک شد؟ امام کاظم علیه السلام در پاسخ فرمود: علت ظاهری آن را می خواهی یا علت باطنی را؟ عرض کرد: هر دو را .
امام کاظم علیه السلام فرمود:
«علت ظاهری آن این بود که مبادا مردم با تکیه بر نماز، جهاد را رها کنند اما علت باطنی آن این بود که عبارت (خیر العمل)، ولایت امامان علیهم السلام بر حق است (۱۴) » .
لذا کسی که دستور داد تا جمله «حی علی خیر العمل » در اذان حذف شود، منظور او این بود که مردم به سوی «ولایت » امام حق توجه نکرده و احساساتشان به نفع ولایت تحریک نشود .
آثار و فواید اذان
اذان عبادتی است که دارای ابعاد مختلفی بوده و جملات آن دارای آثار و فواید تربیتی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که مهم ترین آن ها بدین شرح است:
۱ . وقت نماز را برای بندگان تعیین می کند .
۲ . مفاهیم عالی اعتقادی را تعلیم می دهد .
۳ . مردم را به عبادت تشویق می کند .
۴ . سبب یادآوری آگاهان و بیداری غافلان است .
۵ . ندای اذان در برابر کافران و منافقان نقش کوبنده ای دارد و به قدری اثربخش است که آنها را عصبانی کرده و به یاوه پردازی وادار می کند و بی خردی آن ها را ثابت می کند: «و اذا نادیتم الی الصلاه اتخذوها هزوا و لعبا …» .
(مائده، ۵۸).
«هنگامی که با اذان مردم را به سوی نماز دعوت می کنید، منافقان و کفار آن را به باد استهزاء و بازی می گیرند که این امر نشانه بی خردی آن هاست » .
۶ . مسلمانان را به وقت شناسی و نظم در کارها دعوت می کند .
۷ . بیان گر اهمیت نمازجمعه است: «یا ایها الذین آمنوا اذا نودی للصلوه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله …» . (جمعه، ۹) .
ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوی ذکر خدا بشتابید …» .
۸ . انسان را خوش اخلاق می کند . امام صادق علیه السلام فرمود: «وقتی انسان بداخلاق شد، در گوش او اذان بگویید» .
(من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج ۱)
۹ . زمینه را برای تربیت معنوی کودکان آماده می کند .
۱۰ . اذان موجب غم زدایی است . غم و اندوه غالبا بر اثر از دست دادن یک چیز، اضطراب و نگرانی، مشاهده صحنه های تاثرانگیز، ارتکاب خطا و گناه و … پیش می آید . اذان در همه این موارد می تواند به نحو معجزه آسایی غم و اندوه را برطرف سازد; زیرا اذان انسان را به یاد نماز می اندازد و نماز آرام بخش دلهاست .
حضرت علی علیه السلام فرمودند:
«هرگاه به علت حادثه ای غمگین می شدم، دوست داشتم از رسول خدا صلی الله علیه و آله تقاضا کنم که برای حفظ حسن و حسین علیهما السلام اذان بگوید» .
(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۵۷) .
۱۱ . اگر اذان از روی ایمان و اخلاص گفته شود، خداوند گناهان گوینده آن را می بخشد: «من اذن فی سبیل الله صلوه واحده ایمانا و احتسابا و تقربا الی الله غفر الله له ما سلف من ذنوبه » .
(همان، ص ۱۲۴) .
«کسی که برای خدا، اذان یک نماز را از روی ایمان و اخلاص بگوید، خداوند گناهان گذشته او را می بخشد» .
پی نوشت:
۱) تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۴۳۷ .
۲) داعی السماء، عباس محمود عقاد، ص ۴۳۷ و ۴۳۸ .
۳) سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۱۵۴ .
۴) وسایل الشیعه، حر عاملی، ج ۴، ص ۶۱۲ .
۵) مجله مکتب اسلام، سال ۹، ش ۵، ص ۲۰ .
۶) بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۴۵ .
۷) کنزالعمال، متقی هندی، حدیث ۲۰۹۵۱ .
۸ ) میزان الحکمه، ری شهری، ج ۱، ص ۸۲ .
۹) دایره المعارف جامع اسلامی، حسینی دشتی، ج ۲، ص ۶۲ .
۱۰) همان، ص ۶۵ و ۶۶ .
۱۱) تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص ۱۴ .
۱۲) الفقه علی المذاهب الخمسه، محمد جواد مغنیه، ص ۱۱۹ .
۱۳) بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۵۶ .
۱۴) اهمیت اذان و اقامه، ص ۳۷ .
منبع: http://www.hawzah.net